🎁
#مسابقه
#خاطرات_طنزسفراربعین🍃🌸
🍃 شب شد و جا پیدا نکردیم تا اینکه توی یکی از موکبها توی انتهای راهرویی که برای رفت وآمد بود یکی از زائران ایرانی ما رو کنار خودش جا داد.☺️
🍃 ما سه تا بودیم و توی جایی که به زور برای دو نفر مناسب بود خودمون رو جا کردیم وبرای اینکه جا بشیم دوتامون رو به روی هم خوابیدن ویکی از ما بر عکس بقیه خوابید یعنی سرش رو به پای ما بود! و طوری تو هم بودیم که چسبیده بودیم به اون زائر ایرانی !😁
🍃 ما دوتایی که رو به روی هم خوابیدیم تصمیم گرفتیم اون رفیقمون که تازه میخواست بخوابه رو اذیت کنیم به خاطر همین رفیقم یه لگد محکم به پشتش نثارکرد و یه صدای اوخ از اون بلند شد، 🤭 ما که داشتیم یواش میخندیدیم بعد چند ثانیه تصمیم گرفتیم دوباره این کار رو تکرار کنیم !
🍃 دوباره رفیقم یه لگد محکم تر به اون یکی رفیقم زد اما بعد چند ثانیه زائر ایرانی سر بلند کرد و به ما لبخند زد !
ما که تعجب 😳 کرده بودیم سریع رفیقمون رو صدا زدیم و گفتیم اون لگدهایی که بهت زدیم چرا واکنشی نشون ندادی!
🍃 گفت : لگد!؟ من که چیزی حس نکردم! وما دوزاری مون افتاد که اون دوتا لگد رو نثار اون زائر ایرانی کردیم که به ما جا داده بود!🙈😁
#ارسالی : آقای م .ف
موکب اربعین شهدای شهرستان بهشهر
@behshahr_arbaeen