🌹 بسم رب الشهدا
#مکتب_سردار_سلیمانی
#به_وقت_حاج_قاسم
خاطرات ماندگار و به یاد ماندنی سردار سلیمانی در دفاع مقدس📝
هوا تازه روشن شده بود که حاج قاسم آمد توی مقر و خواست برویم نزدیک عراقی ها و منطقه را شناسایی کنیم. چون شب قبل تا صبح، نزدیک همان جایی را که حاجی گفته بود شناسایی کرده و خیلی خسته بودم، اول مخالفت کردم؛ اما محمدتقی بلند شد و گفت: برویم!!
گفتم: نه، توی روز روشن کجا برویم؟ توی دل عراقی ها،، تازه اونجا هم جاییه که لو رفته!!
محمدتقی که بلند شد، مهدی جمهری هم بلند شد و ایستاد که برود برای شناسایی. آمدم مخالفت کنم که تقی دستم را گرفت و گفت: میگم بریم..
راه افتادیم، همانطور که می رفتیم، محمدتقی گفت: وقتی حاج قاسم میگه بریم، بریم.
محمدتقی نشست روی موتور، من هم نشستم پشت سرش، داشتیم می رفتیم به طرف منطقهای که قرار بود شناسایی کنیم. سرم را بردم نزدیکش و گفتم: تقی.. امروز کوتاه بیا! امروز از اینجا زنده برنمیگردی..
گفت: امام گفته حرف فرماندهها را باید اجرا کنیم ، حالا هم فرمانده گفته
خندیدم و گفتم ما که با حاج قاسم رفیقیم، با حاجی این حرفها را نداریم بعداً میرویم..
گفت: نه! حاجی فرمانده است،باید اطاعت کنیم!!
#شهیدمحمدتقی_ابوسعیدی 🌷
#یاد_عزیزشان_با_صلوات