🇮🇷سردار بی مرز ❇️خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 وقتی رسیدیم نقطه صفری مرزی، سردار خم شد و نماز شکر خواند. می دانید قصدش چه بود؟ ما معمولا برای سرکشی به مناطق درگیری باهلی کوپتر رفت و آمد می کردیم‌. یکی از روزهایی که منطقه "حنف" در مرز عراق و سوریه از دست داعش آزاد شده بود، با حاج قاسم راهی آن منطقه شدیم برای بررسی اوضاع. قبلش آمریکا اعلام کرده بود:(کسی حق ندارد به مدار۵۵ درجه منطقه نزدیک بشود.) هلی کوپتر که بلند شد، سردار مشغول نوشتن مطلبی در دفترش شد. به چند دقیقه نکشیده، جنگنده های آمریکایی هم بلند شدند و تلاششان برای انحراف مسیر ما شروع شد. من مضطرب شدم و چندبار به سردار گفتم:حاجی جنگنده ها دارند به ما نزدیک می شوند. جوابی به من نداد،حتی سربلند نکرد تا جنگنده ها را نگاه کند. به نوشتن ادامه داد. جنگنده ها خودشان مغبوبانه برگشتند و ما با افتخار در منطقه صفر مرزی نشستیم. نماز شکر را آن جا خواندند. 🇮🇷سرم را می اندازم پایین و می نویسم. _آمریکا تهدید به تحریم می کند، نه هسته ای را می بخشم ونه موشکی کوتاه می آیم! _آمریکا التیماتوم می دهد، نه پشت میزمذاکره می نشینم،نه نگاهش می کنم! _قطعنامه درسازمان ملل تصویب می کند. به همسایگان فشار... به... ✊🏻من مثل قاسم سلیمانی ام! ❌نه از آمریکا می ترسم،نه از مبارزه ام کوتاه می آیم! نمی ترسم و راه را ادامه می دهم... رسیدم به ظهور، نماز شکر خواهم خواند. 📚منبع: کتاب حاج قاسم ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin