یکی از محافظ های سردار به من گفت: قبل از اینکه وارد همدان بشیم،حاجی گفت:ماشین را نگه دارین. راننده ماشین را متوقف کرد و حاجی ادامه داد:حواستون باشه که شما یک پاسدار رو جابجا می کنین. نه یک شاه رو! ما پاسدار مردمیم. باید رفتارتون با مردم خوب باشه. چند نفر از بچه‌های بسیج و مردم عادی آمده بودند باغ بهشت؛ چون احتمال می دادند سردار را آنجا ببینند. چند پاکبان هم در محوطه مشغول نظافت بودند. سردار به محض اینکه از ماشین پیاده شد و شروع کرد به دست دادن و دیده بوسی. یکی از بچه‌های صدا و سیما برای مصاحبه آمد پیش سردار. ایشان گفت: دوربین را بردارین. من اهل مصاحبه نیستم. من اسلحه ی کلت به کمر بسته بودم و کت و شلوار پوشیده بودم. سردار پورجعفری به من گفت:حاج آقا ناراحت میشه اگه کسی اسلحه شما را ببینه. سر مزار شهید علی خوش لفظ و سردار همدانی، سنگ مزار را بوسید و فاتحه خواند. بلند شد و رفت مزار علمای بزرگ همدان و سایر شهدا و شهدای مدافع حرم. پارکبان ها تا او را دیدن خودشان را رسانده و با آنها روبوسی کرد. 📚: ابرقدرت خداست 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin