ملاقات خیلی کوتاه اما شیرین و بیادماندنی دارم؛ برنامه ای در وزارت کشور بود و ما صف اول بودیم، سردار بالای سن، مختصری صحبت کردند و رفتند.
یکی از کسانی که با حاج قاسم بود و ما را می شناخت به من گفت حاج خانم می خواهید با سردار صحبت کنید؟ گفتم نه؛ پرسید چرا؟!
گفتم: من می دانم لحظه لحظه سردار ارزش دارد، ما ایشان را از دور دیدیم، من اگر وقت او را بگیرم خیلی از کارهایش می ماند؛ نمی خواهد.
بعد مثل اینکه به سردار خبر دادند و ایشان برگشت در سالن و یک راست آمد زانوهایش را زمین زد و سرش را روی زانوهای حاج آقا{پدر شهیدان خالقی پور} گذاشت؛ حاج آقا مدام دست روی سر او می کشید و حاج قاسم مدام دست حاج آقا را می بوسید و بعد هم خم شد و چادر من را بوسید و با اشک از ما جدا شد؛ آنقدر حسرت می خورم چرا آن روز بیشتر با او صحبت نکردم.
🎤راوی: مادر شهیدان خالقی پور و همسر جانباز احمد خالقی پور
#حاج_قاسم🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin