از کودکی برای نماز به مسجد می رفت. در نوجوانی اکثر مواقع برای خواب از حصیر استفاده می کرد و روی رختخواب نرم نمی خوابید. نقل از خواهر شهید اگر می خواست در مورد اشتباهی تذکر بدهد با احادیث و روایات این کار را می کرد؛ و یا به من که خواهر بزرگتر بودم پیامک می داد و می گفت به خواهرهای کوچکتر تذکر بدهم. هرگز به صورت مستقیم تذکر نمی داد. هرگز با عصبانیت و ناراحتی صحبتش را بیان نمیکرد. نقل از خواهر شهید روی بحث ولایت فقیه حساس بود و در هر شرایطی از رهبر حمایت می کرد و اجازه توهین به کسی نمی داد. نقل از خواهر شهید روی رعایت حق بیت المال تأکید می کرد ؛ اگر وسیله ای را از جایی به امانت می آورد، ابداً اجازه دست زدن به آن را به ما نمی داد و تأکید داشت که نباید ازآن استفاده شخصی کنیم. نقل از خواهر شهید دائم الذکر بود. هر وقت به چهره او نگاه می کردیم متوجه می شدیم لبانش به آرامی در حال تکان خوردن است. نقل از خواهر شهید آنقدر محجوب بود که حتی در جلسات خواستگاری هم سرش را به سختی بالا می آورد. گاهی من و خواهرانم در خیابان حرکت می کردیم و او هم از مقابل ما در همان خیابان حرکت می کرد. ما او را می دیدیم ولی عباس آنقدر سرش پائین بود که ما را نمی دید و می گذشت. نقل از خواهر شهید بسیار سجده میکرد، اغلب دعای کمیل با هم به حرم علی ابن مهزیار اهوازی میرفتیم. از اول دعا تا اخر دعا سر به سجده میگذاشت و اشک میریخت . نقل از دوست شهید ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin