عماد ایمان داشت وقتی دشمن "واحد" است ، تفنگ هم باید "واحد" باشد.
برای او سید فقط رهبر حزب الله نبود.
آن دو رفیق راه مقاومت بودند.
اخلاق و خلق و خوی شان شبیه هم بود؛ چنان با هم هماهنگ عمل می کردند که حتی امضایش آن دو هم تا حد بسیاری شبیه هم شده بود.
هرچه جنگ ۳۳ روزه جلوتر میرفت مطالبی که حاج عماد مطرح کرده بود ، چه حرکات دشمن و چه راه هایی که برای مقابله با آنها ، عیناً اتفاق میافتاد انگار جنگ طبق سناریوی از قبل مطرح شده او پیش می رود!.
حاج عماد در اولین روز پس از آزادسازی جنوب لبنان ، خودش جزو اولین کسانی بود که وارد کمربند مرزی شد و به محض رسیدن به جنوب و روستای مرکبا به جوان های همراهش گفت : بوی فلسطین را استشمام می کنم ، بوی قدس...!
در روزهای بعد از آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ ، یک بار عماد مغنیه و دبیرکل جنبش جهاد اسلامی ( رمضان عبدالله شلح ) با هم در ساحل شهرک شلومی در مرزهای لبنان با فلسطین ایستاده بودند.
شلح شروع کرد به خواندن بخشهایی از شعر "زمین" سروده محمود درویش: بیرونشان میکنیم...از گلدانها ، از بندرخت ها.
بیرونشان میکنیم...از سنگ این راه طولانی!.
مغنیه نگاهی به شلح انداخت ، با دست چند بار روی سینه او زد و گفت : به جان خودت قسم بیرونشان می کنیم!.
📚 برگرفته از کتاب
#فرمانده_در_سایه
☑️ مروری بر زندگی و شهادت
#حاج_عماد_مغنیه
📇 انتشارات شهید کاظمی
✍🏻 گردآوری و ترجمه : وحید خضاب
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin