💢شهید مجید رکنی پور در یکی از محلات قدیمی اصفهان در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. وی تحصیلات خود را در دوره ی ابتدایی در دبستان کمال و دوره ی راهنمایی را در مدرسه چمران و دوره متوسطه را در هنرستان فنی رازی به سپری کرد. 🔹او فردی دلسوز و مهربان برای همه و عصای دست پدر و مادر بود و پیوسته ایشان را یاری می نمود و چنانچه فردی را نیازمند یاری می دید از هیچگونه کمک و مساعدتی به ویژه برای مستمندان دریغ نمی کرد. او به دو چیز علاقه وافر داشت، یکی خواندن نماز در مسجد و دیگری تلاوت کلام الله مجید. 🔹وی انقلاب اسلامی را دوست میداشت و قلبش برای امام امت، معمار کبیر انقلاب می تپید. وی در دوران جنگ تحمیلی علاوه بر اینکه در دانشگاه قبول شده بود و یک سالی هم بود که به دانشگاه می رفت، نتوانست دیگر طاقت بیاورد و پیوسته این نکته را یادآوری می نمود که من چگونه می توانم درس بخوانم و ببینم جوانان میهنم در جبهه های نبرد حق و باطل ندای رهبر خویش را لبیک گفته و برای پاسداری از اسلام و میهن خویش به خاک و خون می غلتند. 🔹از این رو درس را کنار گذاشت و به خدمت مقدس سربازی رفت و پس از یک سال، هنگامی که به مأموریت رفته بود در جاده ی زاهدان به آرزوی قلبی اش که همانا شهادت بود دست یافت. روحش شاد و راهش پر رهرو باد. 🔹البته خاطرات زیاد است و فقط به یکی از آنها بسنده می نمایم. هنگامی که فرزندم نوجوانی بیش نبود، ما در منزل خودمان قالی بافی می کردیم، ایشان با من که مادرش بودم قراری گذاشته بود. به این صورت که در ازای کمک به من در امر قالی بافتن مزدی دریافت کند. او اوقات فراغت خویش را پیش من می¬آمد و تا آنجایی که توان داشت برایم قالی می بافت و بعد مزدی را که با مرارت زیاد به دست می آورد در راه خیر هزینه می نمود ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin