شفا يافته عقيله بني هاشم شهيد رضا سال اول دبيرستان بود كه به شدت مريض شد. يك روز نزديك‌هاي ظهر بود كه لرزش شديدي تمام وجود رضا را گرفت و بي‌هوشش كرد، هر طور بود او را به بيمارستان امام خميني (ره )‌كرج رسانديم حدود يك ماه در بيمارستان بستري بود تا اينكه بعد از معاينات و آزمايشات فراوان به ما گفتند كه رضا، فلج شده است. البته اين فلجي به گونه‌اي بود كه از سر انگشتان پا آغاز شده و به سمت بالاي بدنش در حركت بود به گونه‌اي كه دكترها معتقد بودند بايد صبر كنيم تا اين بي‌حسي و فلجي از كمر گذشته و به قلب برسد و در نهايت مرگ رضا را شاهد باشيم. آن زمان اين بيماري به گونه‌اي ناشناخته بود و نام اين بيماري «گيلنباره» يا همان شَلي يكباره بود. هركدام از بچه‌ها نذري مي‌كردند تا رضا خوب شود. من هم با خودم فكر كردم، كسي مصيبت ديده‌تر از حضرت زينب (س)‌ در اهل بيت نيست، از خدا خواستم و به خانم زينب كبري‌(س) متوسل شدم. رضا را نذر حضرت زينب‌(س)‌كردم و خواستم كه خوب شود براي خودشان. مدت كوتاهي نگذشته بود كه يك روز در كمال ناباوري و به يكباره ديديم رضا دست روي ديوار گذاشته و آرام آرام راه مي‌رود. معجزه شده بود. خانم حضرت زينب‌(س) شفايش را داد، تا چنين روزي سربازي خودش را بكند و در راه دفاع از خيمه زينبي به شهادت برسد. ما هم راضي هستيم و شكر خدا را مي‌كنيم. امانتي كه به ما دادند را به بهترين شكل ممكن پس گرفتند. یادش همیشه جاودان ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin