تازه از سربازی برگشته بود و حدود20 سالش بود که اومدن خواستگاریم ... هنوز کاری هم پیدا نکرده بود... یادمه مراسم خواستگاری بابام ازش او پرسید... " درآمدت از کجاست؟؟ گفت:من روی پای خودم هستم و از هر جا که باشه نونمو در میارم حالت مردونه‌ش خیلی به دلم نشست وقتی میدیدم که چطور با خونوادم در مورد ازدواج صحبت میکنه ... با هم که صحبت میکردیم گفت: حجاب شما از هر چیزے واسم مهمتره ... واسه عـــــقد که رفتیم ... دست خطی نوشت و خواست که امضاش کنم نوشته بود ... " دلم نمے خواهد یک تار موی شما را نامحرمی ببیند… " منم امـــــضاش کردم ... مادرم از این موضوع ناراحت شد و گفت این پسر خیلے سخت گیره ولی من ناراحت نشدم چون میدونستم که میخواد زندگی کنه ...❤️ واقعاً هم زندگے باهاش بهم مزه میداد شهید تاریخ ولادت۱۳۶۲/۸/۲۸ تاریخ شهادت۱۳۹۴/۹/۱۶ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin