در مکتب شهادت در محضر همسران شهدا اومدخونمون.ازشرایطش برام‌گفت. دلش می خواست زندگیمون از زندگی حضرت علی وفاطمه(ع)الگوبگیره. گرم صحبت بودیم اماهمین که صدای اذان راشنید،ازجابلندشد《ببخشید،من بایدنمازم رو اول وقت بخونم والا تاآخرشب حالم گرفتس.》 همان لحظه قبولش کردم. 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin