🔰 🔸بعد از جنگ بال‌هایش هرچند زخمی اما قوی‌تر شده بودند پدر صدایش کرد. تشویقش کرد و نشان لیاقت بر سینه‌اش چسباند. باید افق پروازهایش را عوض می‌کرد. قدس هدف بود و باید راه رسیدن را می‌گشود. حالا فقط یک نشان و درجه روی شانه‌اش نبود. یک مسئولیت سنگین روی شانه‌اش بود. فصلی تازه آغاز شده بود. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin