📝آرام در کنار رهبرمان وقتی دلخوش از امنیتی که زیر سقف خانه‌های مان برایمان ساخته بود، خواب بودیم. بهت‌زده شدیم و زبانمان به گفتن نام شهید کنار اسم «حاج قاسم» نمی‌چرخید. زبان که نچرخد و دل نپذیرد باید راه بیفتی توی شهر عزاداری و مشکی کردن شهر که تمام شد، حاجی رسید با دوستانش. شهر به شهر روی دست‌ها گشت و اشک بود که به زمین و زمان می‌بارید. گفتند مثل تشییع روح‌الله است. بچه‌هایی که امام خمینی را ندیده بودند همدیگر را نگاه کردند و گفتند: «پس این عشقی بود که سال‌ها توی کتاب‌ها و روایت‌ها خواندیم و نتوانستیم تصورش کنیم.» پنج شنبه‌ای که هفت روز از آسمانی شدن حاج قاسم می‌گذشت ایرانی‌ها را وارد برهه جدیدی از تاریخ کرده بود. برهه‌ای که در آن «انتقام سخت» از آمریکا دیگر فقط یک رویا برای مظلومان عالم نبود. ایران به خونخواهی سپهبد شهیدش موشک‌هایش را راهی یک پایگاه نظامی آمریکایی در عراق کرده بود تا به دنیا نشان بدهد که «مرگ بر آمریکا» فقط یک شعار نیست. برف می‌بارد و رد پاهای جامانده در خیابان فلسطین به سمت حسینیه امام خمینی(ره) می‌رود. ما از غم سردار در خود شکسته بودیم، عزاداری کرده بودیم، او و همراهان شهیدش را تشییع کرده بودیم؛ به آمریکا سیلی زده بودیم اما هنوز به رهبرمان سرسلامتی نداده بودیم. مردم هفت روز بعد از شهادت حاج قاسم می‌رفتند به حسینیه امام خمینی(ره) تا بگویند فقط در کنار رهبرشان دلشان آرام است. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin