جگر شیر در این معرکه می خواهی؟ هست غیر جنگیدن و آزاد شدن راهی هست؟ تیغ ما تشنه‌ی خون است به زینب سوگند موسم عشق و جنون است به زینب سوگند کار ما، دادن جان، مثل سلیمانی‌هاست این شهادت به خدا عادت ایرانی‌هاست لشگر ابرهه با فیل اگر آمده است نوبت بارش سجیل، دگر آمده است به سگ زرد  بگویید سرت خواهد رفت تیرِ پرتاب شده، تا جگرت خواهد رفت از عراق و یمن و شام تو را می‌کوبیم از همه خطه‌ی اسلام تو را می‌کوبیم روزتان، شامِ سیاه است؛ ببین کی گفتم کارتان ناله و آه است؛ ببین کی گفتم "رفت سردار، ولی خیل سلیمانی‌ها تیغ برداشته در لشگر قاآنی‌ها"