چراغ روشن!
تصور کن در جادهای تاریک با اتومبیل در حال رانندگی هستی و برای یک لحظه چراغهای ماشینت خاموش میشود!
چه احساسی به تو دست میدهد؟
احساس ترس، احساس ناامنی و از همه بدتر احساس نابینایی!
و وقتی بعد از لحظاتی چراغ ماشینت که روشن میشود، متوجّه میشوی که چراغهای ماشین، چه نقشی در پیدا کردن راه و جاده داشته و دارند!
حالا با هم قسمتی از زیارت جامعهی کبیره را بخوانیم:
«السّلام علی ائمّة الهدی و مصابیح الدجی ...»
سلام بر پیشوایان هدایت و چراغهای روشنگر در تاریکیها ....
امام زمان ارواحنافداه چراغ روشنی بخش در جادهی تاریک زندگی هستند!
کافی است محبّت و مودّت آن را در دلت روشن کنی و ببینی که چگونه راه را در ظلمات و تاریکیها پیدا خواهی کرد!
امتحان کن و خواهی دید که این سخن هرگز یک استعارهی ادبی نیست!