🌷 نکته تفسیری صفحه ۴۵۷🌷 قیاس، ممنوع: دین اسلام شامل احکام و دستورهای فراوانی است که مسلمانان باید آن ها را به‏ کار گیرند تا به خشنودی خدا و سعادت دنیا و آخرت دست پیدا کنند؛ احکامی که از ابتدا تا انتهای عمر انسان را پوشش می دهد و در زمینه های گوناگون فردی و اجتماعی او، برنامه هایی را از سوی خدا ارایه می کند. این احکام را پیامبر اسلام از سوی خدا برای مردم آورد و پس از او، امامان معصوم، مسئولیّت بیان آن ها برای مردم را ایفا کردند. اسف انگیز این که پس از پیامبر، بسیاری از مسلمانان از اهل بیت فاصله گرفتند و به سبب جدایی از چشمه‏ ی زلال معارف اسلامی مجبور شدند برای درک احکام و دستورهای خدا، به روش های نادرست و باطلی روی کنند. یکی از آن روش ها، «قیاس» بود. منظور از قیاس این است که موضوعی را با موضوعی دیگر که از بعضی جهات با آن شباهت دارد، مقایسه کنیم و بدون این که از علّت حکم یکم به‏ درستی آگاه باشیم، همان را در باره‏ ی موضوع دوّم اجرا کنیم. مثلاً عرق انسان را با بول او مقایسه کنیم که نجس است و باید از آن پرهیز کرد و بگوییم چون از برخی جهات و از جمله اجزای ترکیبی، مانند هم هستند، پس هر دو نجس اند و عرق هم حکم بول را دارد و باید از آن نیز پرهیز کرد؛ در حالی‏ که این دو اگرچه در پاره ای از جهات با هم شباهت دارند، از جهاتی متفاوت اند: یکی رقیق تر و دیگری غلیظ تر است؛ پرهیز از یکی، کار ساده ای است، و پرهیز از دیگری، بسیار مشکل و طاقت‏ فرساست. علاوه بر این، علّت حکم نخست به‏ طور کامل برای ما روشن نیست و این فقط یک مقایسه ی تخمینی است. این کار مانند این است که یک فردِ عادّی و ناآگاه از علوم پزشکی، نسخه‏ ی یک بیمار را به ‏سبب شباهتِ مریضی او با بیمار دیگر، به او نیز تجویز کند؛ در حالی ‏که در کنار این شباهت ممکن است آن دو ده ها تفاوت با هم داشته باشند و مثلاً از نظر میزان تحمّل نسبت به دارو، گروه خونی، میزان اوره، قند و چربی و ... مانند یکدیگر نباشند. از این رو پیشوایان معصوم ما قیاس را بسیار محکوم کرده و باطل شمرده اند و پیروان خود را به پیروی از دستورهای خود در همه‏ ی زمینه ها دعوت کرده اند. در حدیثی نقل شده که روزی ابوحنیفه(یکی از پیشوایان مذاهب چهارگانه‏ ی اهل سنّت) نزد امام صادق آمد. امام به او فرمود: به من خبر داده اند که تو در احکام خدا قیاس می کنی. ابوحنیفه گفت: آری، چنین است؛ من قیاس می کنم. امام فرمود: این کار را دیگر تکرار نکن؛ زیرا نخستین کسی که قیاس کرد، ابلیس بود؛ آنجا که گفت: «خَلَقتَنی مِن نارٍ وَ خَلَقتَه{ مِن طین»(مرا از آتش آفریدی و او را از گِل خلق کردی). او آتش و گِل را با هم مقایسه کرد؛ در حالی ‏که اگر نورانیّت و روحانیّت آدم را با نورانیّت آتش مقایسه می کرد، تفاوت میان آن دو را درمی یافت و برتری یکی را بر دیگری تشخیص می داد .