دوست داشتم بهش تکست بدم بگم : “ ببین، تورو نمی‌دونم ولی من دلم خیلی برات تنگ شده و هر لحظه توی فکرتم و اونقدر شدتش زیاد شده که هر چیزی و بهت ربط می‌دم و وقتی بیرونم همش حس می‌کنم الان می‌بینمت. نوتیف که برام می‌آد یا وقتی یکی زنگ می‌زنه می‌پرم رو گوشی فکر می‌کنم شاید تو باشی و شبم وقتی دو مین رویاهام با تو رهام می‌کنن می‌خوام بخوابم تا صبح هزار جور خواب راجب تو می‌بینم. میام یکم بنویسم بازم تهش می‌بینم به تو مربوط شده. زود بیا ببینمت وگرنه روانی می‌شم. “ و بعدم گوشیمو خاموش کنم و تا دور نقطه ی شهر فقط بدوام.