♦️به اندازه دشمن امید و پشتکار داشته باشیم
در نیمه دوم ماه مبارک توفیق داشتم تا در جلسات متعددی خدمت عزیزان باشم. چندین مسجد سخنرانی کردم، چندین گعده دوستانه با جوانان داشتم، نشست های مختلفی با برخی از مسئولین داشتم، افتخار داشتم نماز عید را در یکی از بخش های حوالی شهر کرمان اقامه کنم، دیدارهای زیادی با مردم عادی داشتم و سایر موارد
چیزی که توجهم را جلب نمود و بسیار تاسف خوردم، پمپاژ حس ناامیدی از سوی برخی در بین این عزیزان بود، تا جاییکه وقتی حقیر برایشان صحبت میکردم و فضا را آنگونه که هست تبیین می نمودم و از مسیری که طی کرده ایم و مباحث کلان و راهبردی و سیری که باید طی کنیم میگفتم، خیلی فضا تلطیف می شد. تا آنجا که برخی می گفتند چرا این حرفها خوب گفته نمی شود و فقط رهبری عزیز امیدوارانه صحبت می کنند!
البته از «وادادگانِ منافقِ غرب پرست» توقعی نیست که پمپاژ ناامیدی کنند، اما...
اما از دوستان عزیز انقلابی بسیار بعید است، آقایان، به والله انقلابی گری میانه ای با ناامید کردن مردم ندارد، این انقلابی گری نیست، این جناح بازی و حب و بغض شخصی و جناحی نسبت به یک جناح و مسئول است!
عزیزانم حقیر نه کبکی هستم که سرش را در برف کرده، نه مواجب بگیر کسی هستم، نه خوشبینی غیر رئال و غیر واقعی دارم
ضمنا همه مشکلات موجود را از بی انضباطی مالی گرفته تا گرانی های اخیر و برهم ریختگی های تروریستی از سوی تروریست های اقتصادی را هم به خوبی میدانم
اما شما را به خدا بیایید لااقل به مانند دشمنتان امیدوار باشیم و پشتکار داشته باشیم.
واقعا اگر ما جای آمریکایی ها بودیم چه میکردیم!؟
چهل سال است که مدام از ما شکست می خوردند اما از تغییر رژیم در ایران ناامید نشده و نهایت سعی و تلاششان را می کنند
شاه را بیرون کردیم، اما آنها ناامید نشدند و باز هم بازگشتند!
صدام و منافقین را شکست دادیم اما آنها ناامید نشدند و باز هم بازگشتند!
عراق و سوریه و یمن و لبنان را از دست دادند اما...
تریلیونها دلار خرج کردند اما...
واقعا ما جای آنها بودیم، کم نمی آوردیم، ناامید نمی شدیم، تسلیم نمی شدیم!؟
داشتم این مطالب را می نوشتم به یکباره یاد این آیه افتادم:
سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۴۰
إِن يَمسَسكُم قَرحٌ فَقَد مَسَّ القَومَ قَرحٌ مِثلُهُ ۚ وَتِلكَ الأَيّامُ نُداوِلُها بَينَ النّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا وَيَتَّخِذَ مِنكُم شُهَداءَ ۗ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الظّالِمينَ
اگر (در میدان احد،) به شما جراحتی رسید (و ضربهای وارد شد)، به آن جمعیّت نیز (در میدان بدر)، جراحتی همانند آن وارد گردید. و ما این روزها(ی پیروزی و شکست) را در میان مردم میگردانیم؛ (-و این خاصیّت زندگی دنیاست-) تا خدا، افرادی را که ایمان آوردهاند، بداند (و شناخته شوند)؛ و خداوند از میان شما، شاهدانی بگیرد. و خدا ظالمان را دوست نمیدارد.
این آیه اشاره دارد به ناامیدی برخی از مسلمین نسبت به عدم پیروزی در جنگ احد و کشته شدن تعداد زیادی از مسلمین، خداوند در این آیه با حالتی توبیخی به مسلمین خطاب می کند که اگر آسیب و جراحتی به شما وارد شد دقیقا همان آسیب به کفار در جنگ بدر وارد شد، اما چگونه است که آنها ناامید نشدند و باز هم تجدید قوا کردند و بازگشتند و همان آسیب را البته با کم کاری مسلمین و باز کردن روزنه نفوذ، به مسلمین وارد کردند؟!
دوستان بزرگوارم، دنیا همین است باید امیدوارانه تلاش کرد و همت کرد تا قوی و قویتر شویم، باید روزنه های نفوذ را ببندیم، جانانه دفاع کنیم، جانانه بجنگیم و تلاش کنیم، با صلابت در جهت احدی الحسنیین (یعنی پیروزی یا شهادت) حرکت کنیم، آنوقت یا پیروز می شویم و صعود میکنیم یا شکست خورده و حذف می شویم اما حذفی سربلند که شهادت نام دارد و معراج الهی وعده گاه ماست!
پس لااقل به مانند دشمنانمان امیدوار باشیم و تلاش کنیم و این همه یاس و ناامیدی را پمپاژ نکنیم!
از بازی با بزرگان هم نهراسیم و دست ها را به نشانه تسلیم بالا نبریم!
چرا که اگر در گروه مرگ هم قرار داشته باشی و امکانات و لجستیکت یک دهم رقیبان باشد، باز هم می توان امیدوارانه وارد کارزار شد و امیدوارانه تلاش کرد!