🔴 درباره سیاستورزی مرجعیت آینده
🔴 انفعال امروز، کنشگری دستگاه مرجعیت را در آینده تهدید میکند
🔹 سیاستمداران کاسباند و این بدین معناست که آنان از نمد مرجعیت و تکثر آن نیز ممکن است برای خود کلاهی بدوزند. آنان همانگونه که به فلان چهره هنری نه چندان خوشنام نیازدارند تا به کمک او گروهی از جامعه را با خود همراه کنند، در همان وقت محتاج چهره دینی خوشنامی نیز هستند که با حمایت از آنان و سیاستهایشان نیم دیگر از جامعه را نیز به خود متمایل کنند و اینگونه میشود که شاهدیم هم آن دختر بدحجاب سگ در بغل در جریان مبارزات انتخاباتی از یک نامزد انتخاباتی حمایت میکند و هم فلان استاد درس خارج حوزه علمیه (و البته طی یک عملیات پیچیده فریب و اعتمادسازی کاذب)! به یاد دارم که چند سال قبل شخصی موثق از رفت و آمدهای یکی از روحانیون نزدیک به حزب کارگزاران در بیت عالمی که حقیقتاً وارسته و متخلق و در مراتب بالای فقاهت هستند، باخبر شدم و آن گونه که گفته شد، هدف از این رفت و آمدها راضی کردن آن عالم برای تصدی مرجعیت بود که این اتفاق هم افتاد. طبعاً برای آنان مرجعیت شیعه مهم نیست بلکه بهرهبرداری از حمایتهایی است که با تأثیر اطرافیان بر آن مرجع، گاه و بیگاه ممکن است از او صادر شود و حمایت مرجعیت را از شخص یا جریان تشویق کننده رقم بزند.
🔸 اگر چه منکر این نیستیم که اساتیدی که در سالهای اخیر پا در عرصه مرجعیت گذاشتهاند و این روزها مورد انتقاد قرار گرفته اند، معتقد به نظام و انقلاب هستند، اما حقیقت آن است که میان قرائتی از انقلاب که برجام را میآفریند و کنوانسیونهای خطرناک بینالمللی را بر کشور تحمیل میکند و دنیای فردا را دنیای مذاکره و نه دنیای موشک میداند با قرائتی از انقلاب که در پی بنیان نهادن تمدن نوین اسلامی است تفاوت بسیار است. آنچه بیش از هرچیز موجب نگرانی جامعه حوزوی است، عدم واکنش درست و به موقع توسط این عزیزان در قبال اتفاقات سالهای اخیر است، مسألهای که احتمال تأثیرپذیری آنان از قرائتی نادرست از انقلاب را تقویت میکند. مگر نه این است که از شروط مهم و اساسی برای تصدی مرجعیت در دوران کنونی کنشگری مناسب در تحولات مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است؟ آیا عدم واکنش جدی از سوی این عزیزان درباره مسائلی همچون نابسامانی فضای مجازی، ولنگاری فرهنگی در ساحتهای مختلف اجتماعی، FATF، برجام، سیاست خارجی منفعلانه دستگاه دیپلماسی، نابسامانی اوضاع معیشتی و... نمیتواند تهدیدی برای نقشآفرینی فعال حوزههای علمیه در معادلات سیاسی واجتماعی کشور باشد؟ آیا حمایتهای اغراقآمیز دیروز برخی از این عزیزان (تأکید میکنم برخی، اگرچه مخالفت علنی هم از هیچ یک ندیدهام) از دولتی که ناکارآمدی آن امروز شهره خاص و عام شده است (مانند اینکه گفتند همانگونه که خدا مردم را سر صندوق رأی آورد، باید بگوییم این رأی را خدا قرار داد، خدا این لطف را کرد که دولتی با فکر و تدبیر بر سر کار بیاید) و سکوت امروز آنان در برابر اقدامات آن در نتیجه اعتماد نابجا به یک طرز تفکر خاص سیاسی، نمیتواند زنگ خطری جدی برای آینده حوزه باشد؟ و آیا این همان چیزی نیست که بسیاری از سیاستمداران آن را خوش میدارند؟!
🔹 بنابراین آنچه در لحظه حساس کنونی لازم و ضروری به نظر میرسد، تأمل در این نکته است که آن عزیزانی که امروز قدم در عرصه مرجعیت نهادهاند چه کنشگری فعال و مؤثری در تعامل با مردم و دولت از خود نشان دادهاند که بتوان به پشتوانه آن مسؤولیت خطیر مرجعیت در سالهای آینده را بر دوش آنان گذاشت؟!
@Motaleatehawzavi