آیه شریفه ۱۶ سوره حدید: «««أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ ۖ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است خاشع گردد؟! و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد، سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت و قلبهایشان قساوت پیدا کرد؛ و بسیاری از آنها گنهکارند!»»» چه لحظه‌ای سرنوشت‌سازتر از زمانی که انسان، دست از غفلت بردارد و صدایِ آرام و عمیق قلبش را بشنود که او را به سوی خدا می‌خواند؟! این آیه، نجوایی نرم و لطیف در گوش جان است که در عمق تاریکی‌ها و بی‌اعتنایی‌ها، نوری از بیداری را ساطع می‌کند. خداوند می‌پرسد، آیا هنوز وقت آن نرسیده که قلب‌ها از جنس نور و یاد الهی پر شود و پرده‌های سیاهِ غفلت کنار رود؟ چه سرزنشی شیرین‌تر از این؟ چه هشداری عاشقانه‌تر از این؟! این‌جاست که باید متوجه شد، ایمان تنها به زبان نیست، بلکه ایمان، بُرشی عمیق در دل است که در آن ذکر خدا، مانند آبی زلال بر سنگی خشن جاری می‌شود و آن را نرم می‌کند. اما وای به حال دلی که سخت شده است! وای به حال دلی که دیگر صدای خدا را نمی‌شنود، و ذکر او را چون باران بر صخره‌ای خشک، بی‌اثر می‌بیند. قرآن، از آنانی که در گذر تاریخ گذشتند و دل‌هایشان سخت و بی‌روح شد سخن می‌گوید؛ کسانی که حق را شنیدند، اما گذر زمان آن‌ها را به عادت، و ایمانشان را به تشریفات تبدیل کرد. مانند پیرهنی که زمانی نو و زیبا بود، اما اکنون پر از لکه‌های کهنگی و غبارِ روزگار شده است. این دل‌های خشک، دیگر خشوعی ندارند؛ نور خدا در آن‌ها خاموش شده و از حرارت ایمان چیزی باقی نمانده. زمانی که دل، از خداوند فاصله بگیرد، این فاصله همانند یخ، قلب را سرد و سخت می‌کند. باید پرسید، ما امروز کجای این داستانیم؟ آیا مانند مسافری که در بیابانی خشک، بر جاده می‌رود و آبی نمی‌یابد، تنها در سرابی از ایمان زندگی می‌کنیم؟ یا هنوز نسیمی از خشوع بر دل ما وزیده است و یاد خداوند، قلبمان را زنده نگاه داشته است؟ این آیه دعوتی است به بازگشت. بازگشتی به همان اصل و سرشت الهی‌مان. خداوند در این آیه، از ما می‌خواهد که به این ندای درونی پاسخ دهیم و دل‌هایمان را از سنگینی‌های دنیا، از زنگارهای بی‌اعتنایی و از تیرگی‌های گناه پاک کنیم. چرا که دل، خانه‌ی خداست و جایی برای غیر او ندارد. اما اگر این خانه خالی از یاد خدا باشد، دیر یا زود، وحشت‌زده از سردی و سختیِ دل به دنبال آرامش خواهیم گشت. بیدار باش! وقتش رسیده. وقت آن رسیده که دل، خاشع و نرم شود. وقت آن رسیده که دوباره به یاد خدا، چون چشمه‌ای زلال بجوشیم و نور حق را در خودمان شعله‌ور کنیم. این آیه نجوایی است که می‌گوید: هنوز فرصتی باقی است، هنوز نوری در دل تو هست، هنوز خداوند منتظر توست. ✍ سیامک معظمی گودرزی کانال معرفت حقیقی @SiamakMoazzami