بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
💠«
#روزبرگ_شیعه »💠
موضوع امروز: «فردوسی، حکیم سخن»
روز شنبه، ١۴٠٠/٠٢/٢۵
✍️ مناسبت روز: امروز در تقویم به نام «روز بزرگداشت فردوسی» نامگذاری شده است؛ ابوالقاسم حسن منصور، معروف به حکیم سخن، فردوسی طوسی، شاعر بزرگ حماسه سرا و پارسیگوی ایرانی در قرن چهارم است؛ او در یکی از روستاهای خراسان به نام باژ در ۳۲۹هق به دنیا آمد و در ۴۱۱هق در هشتاد سالگی از دنیا رفت!
فردوسی، دهقان و دهقانزاده بوده؛ او آغاز زندگی را در روزگار سامانیان و همزمان با جنبش استقلالخواهی و هویتطلبی در میان ایرانیان سپری کرد و در تمام دوران زندگی، همواره در راه کسب علم و ادب، و فرهنگ و تاریخ و آداب و سنت ایرانیان، همت گمارد؛
مورخین آوردهاند که در عصر فردوسی، مکتب اهلبیت (ع) و تشیع در بخشهایی از خراسان رواج داشته و فردوسی نیز پیرو این مکتب انسانساز بوده است؛ بهگونهای که برخی از نویسندگان اهل سنت به او لقب «رافضی» دادهاند! [مذهب فردوسی و ادیان در شاهنامه، ص۱۲]
عبدالجلیل قزوینی، در کتاب النقض، و قاضی نورالله شوشتری نیز به شیعه دوازده امامی بودن فردوسی، اذعان نمودهاند. [همان]
همچنین فردوسی در شاهنامه، اشعاری را درباره اهلبیت (ع) و بخصوص حضرت علی (ع) آورده، که بیانگر اعتقاد او به ولایت امیرالمؤمنین (ع) است! از جمله:
«که من شهر علمم، علیم در است / درست این سخن قول پیغمبر است» و یا: «سر انجمن بد ز یاران علی/ که خواندش پیمبر علی ولی»
بهگونهای که همین اشعار و اعتقاد راسخ فردوسی به مکتب اهلبیت (ع) در زمانی که حکومت در دست شاه محمود غزنوی و اهلسنت بود و شیعیان تقیه میکردند، باعث رنجیده خاطر شدن شاه و پیمانشکنی او در رابطه با پاداش شاهنامه و بالاخره خروج فردوسی از غزنین، پایتخت غزنویان و بازگشت او به زادگاهش خراسان شد! [آقابابایی، «فردوسی»، ج۱۲، ص۲۶۳]
«شاهنامه» مهم ترین اثر فردوسی است که نوشتن آن حدود سی و پنج سال طول کشید! این اثر ارزشمند یکی از بزرگ ترین آثار ادبیات کهن فارسی است که نزدیک به پنجاه هزار بیت دارد که در آن داستانهای حماسی پندآموز و تاریخ پهلوانان بزرگ سرزمین ایران نوشته شده است؛
برخی از مورخین، همچون سید حسن امین، اذعان نمودهاند که فردوسی، اسلوب و روش به شعر در آوردن شاهنامه را از قرآن کریم گرفته و در این کتاب، فرهنگ ایران پیش از اسلام را با فرهنگ ایران پس از اسلام پیوند دادهاست! او خِرَد را سرمایهٔ تمام خوبیها میداند و بر این باور است که آدمی با خرد، نیک و بد را از یکدیگر بازمیشناسد و از این راه به نیکبختی در دنیا و رستگاری در جهان واپسين میرسد! [فرهنگ در آیینه زبان و ادبیات فارسی، ص۳۶]
انتقاد از پادشاهان و فراخواندن آنها به دادگستری، باور به ماندگاری نام نیک، انصاف در برابر دشمن، ستایش کوشش و دانش، مهر به همسر و فرزند، ستایش اندیشیدن و درنگ در کارها، نکوهش تنبلی و آز و دروغ و رَشک و باور به ناپایداری جهان از دیگر ویژگیهایی است که در سراسر شاهنامه بهچشم میخورد! [خالقی مطلق، «فردوسی»، دانشنامهٔ زبان، ص۸۲۵]
چنانچه گویا فردوسی، از معارف اهلبیت (ع) و سخنان حضرت علی(ع) الهام گرفته است! (سید جعفر شهیدی، بهره ادبیات از سخنان علی (ع)، ص٣٠)
✍️ رهبر فرزانه انقلاب نیز در سخنان خود، بارها فردوسی و حکمت الهی و اسلامی او را ستودهاند، که به گوشهای از سخنان معظمله، اشاره مینمائیم:
«حقیقت این است که فردوسی یک حکیم است... و حکمت او، حکمت الهیِ اسلامی است... شما خیال نکنید که در حکمت فردوسی، یک ذره حکمت زردشتی وجود دارد! فردوسی آن وقتی که از اسفندیار تعریف میکند، روی دینداری او تکیه میکند! میدانید که اسفندیار یک فرد متعصبِ مذهبیِ مبلّغ دین بوده که سعی کرده پاکدینی را در همه جای ایران گسترش بدهد؛ تیپ اسفندیار، تیپ حزباللهیهای امروز خودمان است؛ آدم خیلی شجاع و نترس و دینی بوده است؛ حاضر بوده است برای حفظ اصولی که به آن معتقد بوده و رعایت میکرده، خطر بکند و از هفتخان بگذرد و حتّی با رستم دست و پنجه نرم کند... فردوسی روی جنبهی دینداری و طهارت اخلاقی اسفندیار تکیه میکند... فردوسی، خدای سخن است! او زبان مستحکم و استواری دارد... و دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامی بوده... (حکمت شاهنامه) حکمت قرآنی است...(در شاهنامه) فردوسی ایران را سروده، اما با دید یک مسلمان؛ آن هم یک مسلمان شیعه! بیان زندگی قهرمانها و پهلوانها... در شاهنامه، در اندیشههای اسلامی ریشه و ظهور و بروز دارد! ...بله؛ من موافقم که از «فردوسی» تجلیل شود...فردوسی باید هم بزرگ شود، فردوسی در قلّه است.... او انسانی برخوردار از معارف ناب دینی است...»
📚 گزیدهای از سخنان معظمله مورخ ۱۳۷۰/۱۲/۰۵و ۱۳۹۰/۰۵/۲۴»
@Boshra_pb