بسم الله الرحمن الرحیم 🔷مقدمهٔ بحث 🔻چون این جمع جمعی فرهیخته و الحمدلله همه اهل فضل و دانش هستند، من به خودم اجازه دادم به‌جای صحبتی که حالت تشریفاتی داشته باشد و تقدیر و تشکر معمول و متعارف از پژوهشگران باشد، تحلیلی ارائه دهم که مدّتی است ذهنم را درگیر کرده؛ تا براساس این تحلیل، بتوانیم اولویّت‌ها و ضرورت‌ها و محورهای صاحب اولویّت پژوهش را تبیین کنیم. بحثی که الآن عرض می‌کنم، تحلیلی مبنایی است و اگر این تحلیل مبنایی موردپذیرش قرار گیرد، طبیعتاً جهت می‌دهد به کارهای پژوهشی‌ای که باید در مجموعهٔ دفتر تبلیغات انجام دهیم. 🔸این تحلیل مبنایی مبتنی بر دو مقدّمه است: 🔘الف. وضعیت تاریخی ـ اجتماعی معاصر 🔻مقدّمهٔ اوّل اینکه، وضعیّت تاریخی ـ اجتماعی معاصری که در سطح جهانی در آن به‌سر می‌بریم، اگر بخواهیم نگاه عمیقی به آن داشته باشیم، وضعیّت چنین است که حرکت در سطح میکرو و خُرد و در سطح فردی، حرکت به‌سمت تقویت تمایزگرایی است؛ یعنی آنچه در سطح خُرد و میکرو و حوزهٔ فردی در جهان می‌گذرد، شدّت‌بخشیدن به فردگرایی، هویت‌گرایی فردی و تقویت تمایزگرایی فردی، میدان‌دادن و گشوده‌بودن به اینکه افراد آزادانه انتخابگری فردی داشته باشند، هم هویت فردی خودشان را تعریف کنند و هم هویت فردی خودشان را آن‌گونه که می‌خواهند، متمایز از دیگران به‌منصهٔ ظهور برسانند. به سبب این رویکرد است که سیاست گذاری کلان فرهنگی در جوامع غربی به سمت لیبرالیسم فرهنگی و کاهش دخالت ها در حریم فردی و رهاسازی زیست بوم فضای مجازی جهت کنشگری لذّت گرایانۀ فردی است. 🔻امّا در سطح ماکرو و کلان، عکس آن است. در واقع آنچه شاهدش هستیم، حرکت به‌سمت تمایززدایی و همگرایی، حرکت به‌سمت هضم و نفی و ازبین‌بردن هویت‌های جمعی و تمایزهای ملّی و قومی و ایدئولوژیک است به همین رو حرکت‌دادن کلان جامعهٔ بشری به‌سمت نظمی جهانی و اعتنا و التزام به هنجارهای مشترک و عامّ اقتصادی، حقوقی و... است. در واقع مدنیّت غربی به پشتوانه‌های نظری مدنیّت غربی به‌سمت جهانی‌سازی و تثبیت نظم مشترک جهانی در حوزهٔ اقتصاد، سیاست، حقوق و روابط بین‌الملل حرکت می‌کند. در این حرکت تثبیتی، به سمت یکنواخت‌سازی فرهنگ ها و هویت های جمعی یا نفی تمایزگرایی در جوامع غیر همسو با غرب و إقبال به تمایززدایی در آن، هرچه به‌طرف جلو می‌رویم، نقش‌آفرینی دولت‌ها کمتر می‌شود و نقش‌آفرینی بنگاه‌های عظیم اقتصادی بیشتر می‌شود. ما وقتی کلان نگاه می‌کنیم، حرکت به تمایز‌زدایی و تثبیت یک نظم جهانی، این حرکت فقط به‌سمت رنگ‌باختن اموری مثل هویت‌های ملّی و قومی و ایدئولوژیک نیست، حتّی نقش دولت در حال ضعیف‌شدن است، این فرایند جهانی‌سازی و نقش‌آفرینی دولت‌ها در چهارچوب مرزهای شناخته‌شده هم کم‌کم کمرنگ می‌شود و کانون‌های عظیم اقتصادی با کمک فنّاوری‌های جدید، تأثیرگذاری‌شان را در مناسبات اجتماعی و اقتصادی و جهانی مدام پررنگ‌تر می‌کنند. البته لازم به ذکر است که در جهت گیری کلان نسبت به تحکیم و تثبت هژمونی معنایی غرب و شالوده گفتمانی این حرکت یکسان سازی و تمایززدایی میان دولت های غربی و این نقش آفرین های نو پدید کمال همسویی وجود دارد و اختلاف جدّی وجود ندارد. 🔻هرکدام از این گزاره‌هایی که عرض می‌کنم، بحث‌ها و مصداق‌های زیادی ذیل آن هست؛ اینکه حرکت به چه سمتی است و چه اتّفاق‌هایی در سطح کلان دارد می‌افتد. در این حرکتِ در سطح کلان که تمایززدایی، حرکت به‌سمت نظمی جهانی و به‌کرسی‌نشاندن یک‌سری هنجارهای مشترک و عامّ در سطح جهانی است، البته مقاومت‌هایی همیشه چه از ناحیهٔ برخی دولت‌ها و چه از ناحیهٔ جریان‌ها صورت می‌گیرد، این حجم مقاومت در مقابل آن حجم توفندهٔ پرقدرتی که می‌خواهد جهانی‌سازی و بست گفتمانی و معنایی غرب را تثبیت کند، تقریباً تقارن و توازن وجود ندارد. 🔴ادامه در پست بعدی