تداوم روزهای بد تا اینجای کار سهامداران بهمن ماه بسیاری بدی را پشت سر گذاشته اند و این در حالی بوده که دی ماه هم بوده. در واقع ماه های قبل هم تعریفی نداشته و تقریبا از کل دولت رئیسی بجز 4 5 ماه، بقیه ماه ها برای بورسی ها بد بوده و ماه ها متوالی و زیادی برای آنها توام با زیان بوده است. البته از نظر وضعیت صورت سود و زیانی وضعیت بدتر هم بوده و تحت تاثیر سیاست های مالی این دولت، مدام هزینه های های شرکت ها افزایش پیدا کرده و درآمدهایشان کمتر شده و در نهایت حاشیه سود آنها افت وحشتناکی داشته است. امروز هم یک روز بد از یک ماه بد در دولت رئیسی در بورس بود. روز رکودی که ارزش معاملات به زحمت به 3900 میلیارد تومان رسید و تعداد مشارکت کنندگان در بازار بازهم در حدود 100 هزار نفر بود. عیش واردکنندگان دلار آزاد تحت کنترل های شدید بانک مرکزی بازهم روی 55 هزار تومان نماند و به حدود 55600 تومان برگشت. این در حالی است که کنترل شدید دلار با انواع ابزاراها باعث شده است که خود این ارز و سایر ارزها نسبت به بسیاری از کالاهای سرمایه ای و مصرفی ارزان به نظر برسند. در واقع مشاهده ی میدانی نشان می دهد نرخ بسیاری از کالاهای مصرفی از اساسی گرفته تا غیر اساسی با نرخ دلار بالاتری قیمت می خورد. در واقع اگر کسی بتواند با دلار آزاد واردات انجام دهد، سود بسیاری خوبی به جیب می زند. حالا شما تصور کنید 25 تا 30 میلیارد دلار از ارز صادراتی شرکت های مختلف که بسیاری از آنها سهامی عام هستند و اتفاقا صندوق های بازنشستگی هم سهامدار آنهاست با نرخ 39000 تومان به واردکنندگان تخصیص داده می شود. در واقع وارد کننده عزیز اگر بتواند تخصیص ارز بگیرد بدون اینکه کار خاصی بکند 43 درصد نسبت به دلار آزاد و چیزی حدودی 80 درصد نسبت به نرخ انواع کالاها در بازار سود می کند. این سود از کجاست؟ از جیب شرکت های عموما سهامی عام. در واقع نوشابه ای که آقای فرزین امروز برای خودش باز کرده بود که بانک مرکزی این حجم از ارز را مدیریت می کند، از جیب شرکت های سهام عامی خریداری شده است. باید خدمت آقای فرزین عرض کنیم مدیریت ارزی شما باعث انتقال چیزی بین 700 تا 1000 همت منافع از شرکت های سهامی عام به جیب واردکنندگان شده است. خسته نباشید چرا پانزی جواب می دهد؟ در روزهای اخیر با فروپاشی زنجیره سعادت کوروش کمپانی به عنوان یکی از آخرین پانزی ها، بحث در مورد این پدیده ی اقتصادی نامطلوب مجددا بالا گرفته است. به نظر می رسد دلیل اصلی جواب دادن پانزی در ایران، ساختار توزیع رانت رسمی است که وجود دارد. به عنوان مثال در همین دو سال گذشته بسیاری با ثبت نام خودرو به قیمت کارخانه و فروش آن به قیمت بازار سود قابل توجهی کسب کردند. در واقع مدل مدیریت اقتصادی بازار به گونه ای است که دو یا چند نرخی بسیار مرسوم است. به همین دلیل حتی اگر کلاهبرداری از این جنس وارد شود و برای یک کالای بسیار همگن مثل گوشی آیفون که زنجیره ی قیمتی آن در دنیا تثبیت شده و فرصت آربیتراژی وجود ندارد، نرخ قیمت رانتی پیشنهاد دهد، از دید بسیاری از مردم مقبول به نظر می رسد. مقصر وضع موجود کسانی هستند که این ساختار اقتصادی در بازارها را بوجود آورده اند و آنهایی که دم از نظارت آهنین می زنند بایستی خودشان فکری به حال مردم فریب خورده در آخرین پانزی نمایند. درست است که هر کس باید حواسش باشد جیبش را نزنند اما شاید کمترین مقصر خود مردم فریب خورده باشند و لیست مقصران قبل از آنها بسیاری طولانی است. گیر تامین مالی دولت یکی از اتفاقاتی که با عرضه گواهی سپرده 30 درصدی رقم خورد، بدون مشتری ماند اوراق دولتی است. دولت از ابتدای سال اوراق نقدی خودش را با نرخ حدود 25 تا 26 درصد (موثر و نه اسمی) منتشر کرده است. حالا تامین سرمایه هایی که این اوراق را خریداری کرده اند به مشکل خورده اند چون این نرخ برای هیچ کس جذاب نیست. صندوق های درآمد ثابت هم در حال از دست دادن منابع هستند به همین دلیل در حال حاضر تقاضای برای خرید ندارند. بانک ها و بیمه ها هم عمدتا از خود وزارت اقتصاد اوراق را می خرند. در نتیجه اوراق موجود فعلی و انتشاری آتی با مشکل خریدار مواجه است. دولت از الان تا انتهای سال حداکثر 80 همت پول نیاز دارد تا سال را تمام کند و این پول را بالاخره می توان از جایی جور کرد. اما با توجه به چشم انداز کسری بودجه سنگین سال آتی (به گفته داود منظور رئیس سازمان برنامه 400 همت هزینه ی بدون منابع به بودجه در مجلس اضافه شده و حداقل خود بودجه نیز 400 همت کسری داشت) که در حدود 800 همت با فرض تحقیق درآمد نفتی برآورد می شود، بایستی گفت بزرگترین بازنده ی گواهی سپرده 30 درصد در وهله اول دولت و در وهله دوم خریداران اوراق دولتی از ابتدای سال تاکنون هستند/فردانامه 🆔 @Bourse_Ardakan