🍃 📓 نام کتاب : " دیلماج " ✍ نویسنده : " حمیدرضا شاه آبادی " 📑 ناشر : " نشر افق " 📖 توضیحات : میرزا یوسف‌خان مستوفی مشهور به دیلماج در تاریخ چهره‌ی ناشناخته و رازآلودی است. عده‌ای تحسین و تمجیدش كرده‌اند: از آن دسته دلباختگان وطن بود كه در راه حصول آزادی و پیشرفت مدنیت ایران سر از پا نمی‌شناخت و عده‌ای خوار و خفیفش داشته‌اند: «خیانتی نبود كه نكرد و رذالتی نبود كه بروز نداد.» اما این چهره‌ی پیچیده، در زندگی‌نامه‌ی خود نوشته‌اش بسیار بسیط و ساده است: «لكه‌ای بودم در آیینه‌ی وجود. به‌جا خواهم ماند یا نه، خود نمی‌دانم. اگر بمانم از این پس هر كه به قصد دیدار خود در این آیینه نظر كند، یوسف دیلماج را خواهد دید.» 📘 حمیدرضا شاه‌آبادی در رمان خود، دیلماج، شخصیت‌ها و حوادثی آفریده است كه همه نام و رنگی از تاریخ و واقعیت دارند اما هیچ‌یك واقعی نیستند. 📗 از فراماسونری در حد یک ادعا نام برده‌شده، اما نویسنده از حدود تاریخی محدود طرح شده در تاریخ فراتر نرفته است. اصلاً مشخص نیست که فراماسون بودن یا نبودن دیلماج یا حتی میرزاملکم چه نقشی در پیشرفت داستان دارد؟ 📚