🔻حکما و فلاسفه بزرگ بشر، برای تفهیم مطالب خویش زحمتها کشیدند، قیاسها و برهان ها ساختند و علمی جداگانه به نام «منطق» بنا نهادند. 🔺 اینان سخن انبیا را خطابهخواندند و از قیاس و برهان خویش نازل ترش دانستند، ولی در آخر قبول کردند که مانند بوعلی سینا هم نتوانست صمیمی ترین شاگرد خویش( بهمنیار) را به آوردن جام آبی در هوای سرد وادار کند، 🔸در صورتی که انبیا الهی طی قرون متمادی، میلیاردها بشر نادان و درس نخوانده و هم فلاسفه و دانشمندان درس خوانده را به راه مستقیم وا داشته و از کارهای زشت معن نموده‌اند. 👌انبیا الهی نقطه حساس دل دل انسان را پیدا کرده و درست انگشت خود را روی همان نقطه می گذارند و این کار را هم به برکت وحی آسمانی و ارتباط با عالم غیب الهی انجام می دهند و خود باور دارند و صریحا اعتراف میکنند که: (اِن اَتّبعُ اِلّا ما یوحی الیّ)👉 🔹ولی فلاسفه و اندیشمندان بشر ، در این وادی کُمیتشان لنگ است ، بلکه اصلا کُمیتی ندارند که لنگ باشد یا چابک و زرنگ .✔️ 🔆انبیا الهی هزاران سال است که میلیاردها بشر را به ازدواج و همسری تشویق کرده و با تعلیمات ساده و همه کس فهم ، میان زن و شوهر، محبت و الفت ایجاد نموده و راه های انحرافی غریزه را به همان صورت زشتش به آنها نمایانده و در نتیجه خانواده هایی با کمال صحت و سلامت نفس ، تربیت کردند .✅ ♦️ولی از زمانی که دانشمندان روانشناس و جامعه شناس پیدا شدند و قلم به دست گرفتند و زن و شوهر را نصیحت و راهنمایی دلسوزانه یا مغرضانه کردند، نظام خانواده ها متزلزل و گسیخته گشت، طلاق ها زیاد شد، ازدواج ها در سنین بالا و پس از خاموشی شعله شور و نشاط، انجام گرفت. 💙 اختلاف ها بر سر حجاب و بی حجابی زن ، اداری یا خانه دار بودن او، درس خواندن یا نخواندن دختران و مدل شرقی یا غربی را پذیرفتن ، پیش آمد و لقمه های نان به خون گلو آلود گشت و ضعف اعصاب ، بیماری عمومی خانواده ها شد. ✔️ 🌸در این میان تنها خانواده ای نجات پیدا کرد و با عزت و شرف زندگی نمود که در پی دستورات بسیط و ساده انبیا بود و همآنها را بازگو کرد و به کار بست.✅ 👌 و تنها دانشمند و نویسنده ای موفق گشت که اولا ً در تعلیمات انبیا غور و تفحص نمود و سپس با بهره گیری از علوم اصول و فلسفه و روانشناسی و جامعه شناسی و منطقی که خوانده بود، دقایق و لطائف آن تعلیمات آسمانی را دریافت و به دیگران تحویل داد .😇 🔦در میان افراد بشر، ابعاد سه گانه مزبور، احیاناً در طول یکدیگر قرار گرفته و هر بُعدی به دسته و صنفی خاص، مناسبت یافته است: ذوق را گروه شعرا و عرفا پسندیده‌اند و تحقیق را فلاسفه و حکما و تعهد را درس نخواندگان و صافی دلان. 💡گاهی هم مردمی پیدا شده‌اند که همت عالی تری نموده و از رهبران دینی خود پیروی بیشتری کرده و تا حدی از دو بُعد دیگر هم سهمی گرفته اند یا در همه ابعاد، برجسته و نمونه گشته‌اند.✅