۱. دوستانی را میشناسم که در دستهبندیهای اولیه، در ضمن قبیلهی اصولگرایی و یا جریان انقلابی و یا هویت حزباللهی قرار میگیرند.
اما چون مستقل هستند و بلهقربانگو نیستند و دیدگاه انتقادی(با دوزهای مختلف) دارند، امکان رشد در فضای رسانهای و سیاسی به آنها داده نمیشود.
۲. در گفتوگوهای خصوصی و دورهمیها، دنبال راههایی هستند برای اینکه تجارتی و کاری راه بیندازند و کلا مسیر کنشگری رسانهای و سیاسی را رها کنند برای فامیلهای اهالی قدرت.
این طیف دوستان، آدمهای کممایهای نیستند و سوابقِ خُرد و کلانی هم دارند. اما آینده رو به پیشرفتی حس نمیکنند
۳. اما حالا با انبوهی از کجسلیقگیها و فشارهای نهادها و آدمها، تنگنظرانه گوشهی رینگ گذاشته شدهاند و از دایره و ذوزنقه و مثلث و نقطهی انقلاب خارجشان کردهاند. این حس ناامیدی حس بدیست که بعید است اهمیتی برای اهالی قدرت داشته باشد
میثم رمضانعلی
@Buh_LOL