🍃 پیرمرد عراقی تعریف می‌کرد: در جریان انتفاضه شیعیان عراق در سال 1991 میلادی، عده‌ای از ماها را در کربلا دستگیر کردند و به بیابانی بردند و بر روی تپه‌ای از ریگ پیاده کردند. کامل حسین داماد صدام و مأمور حمله به حرم امام حسین علیه‌السلام در آنجا بود، همه را روی ریگ ها نشاندند، کامل حسین جلو آمد و یک تفنگ از دست سربازی گرفت و در جلوی ما ایستاد و گفت: شماها طرفدار امام حسین (ع) هستید یا طرفدار صدام حسین؟؟؟ کسی جواب نداد! بار دوم گفت: هر کس طرفدار امام حسین(ع) است بلند شود و هر کس طرفدار صدام حسین است بنشیند، کسی بلند نشد! ناگاه یک جوان 16 ساله بلند شد و گفت: من طرفدار امام حسین علیه‌السلام هستم. کامل حسین گفت: برو آنجا بایست، او رفت در مقابل همه ایستاد بار دیگر کامل حسین گفت: هر کس طرفدار امام حسین(ع) است بلند شود کسی جرأت نکرد بلند شود، کامل حسین سلاح را به طرف آن جوان 16 ساله گرفت و او را به شهادت رساند. بار دیگر رو کرد به ما و گفت: طرفدار امام حسین(ع) هستید یا طرفدار صدام حسین، جوانی دیگر بلند شد و گفت: من طرفدار امام حسین علیه‌السلام هستم، کامل حسین او را نیز به شهادت رساند و بعد از آن ،هر چه گفت: کدامیک از شماها طرفدار امام حسین(ع) هستید، کسی جواب نداد. لذا ما را به شهر آوردند و آزاد کردند، شب در خواب، امام حسین علیه‌السلام را دیدم که کنار ضریح مطهر ایستاده و جنازه آن جوان 16 ساله را آوردند، حضرت فرمودند: کنار شهدا دفنش کنید. او را دفن کردند و سپس جنازه شهید دومی را آوردند، حضرت فرمود: او را در ضریح دفن کنید. برای من این سؤال پیش آمد که چرا امام حسین علیه‌السلام میان این دو شهید تفاوت قائل شدند! لذا از آن حضرت علتش را پرسیدم حضرت فرمودند: جوان اولی نمی‌دانست سرنوشتش چه می‌شود ولی در عین حال بلند شد و طرفداریش را از ما اعلام کرد. لذا جزء شهدا دفن شد... ولی جوان دومی با اینکه دید آن یکی به شهادت رسیده ولی باز هم بلند شد و طرفداریش از ما را اعلام کرد. گفتم: در ضریح دفنش نمایند. 🆔 @bvamol معاونت فضای مجازی بسیج ورزشکاران شهرستان آمل