13.25M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
دیده‌ هایم چادر خاکی که رؤیت می کند ناگهان در چشم‌ هایم اشک حرکت می کند . اذن این گریه ‌نمودن ها به دست فاطمه است چشم را در محفل غم اوست دعوت می کند . هرکه از داغش بگوید ، روضه‌ لازم می شوم این دل وامانده ی من میل هیئت می کند . بانیِ پیدایش دنیا وجود فاطمه است نور او نوری است که آغاز خلقت می کند . عرشیان محو تماشای نمازش می شوند تا که زهرا با خدای خویش خلوت می کند . گرچه پیغمبر کمال زهد او را درک کرد وقت سجده کردن او باز حیرت می کند . هم کلام او شدن در فهم اهل خاک نیست بیشتر با ساکنین عرش صحبت می کند . صبح و ظهر و شب ، به فرمان خدا ، روح الامین پشت در می ایستد ، از او عیادت می کند . فاطمه در هر گناهی آبرویم را خرید طفل بازیگوش را ، مادر وساطت می کند . تا سلامی وقت تلقین ‌خواندنم بر او دهید روح این گریه‌ کنش را غرق رحمت می کند . روز محشر کا ما لنگ نگاه فاطمه است او در آن هول و ولا ما را شفاعت می کند . از تنور` خانه ی او رزق عالم پخش شد با همین نان پختنش بر ما عنایت می کند . فاطمیّه بارها بابای پیرم گفته است : کسب و کار ما به لطف اوست ، برکت می کند . شرح اوصاف خداوندی او را می دهد قاری قرآن که کوثر را تلاوت می کند . خون پهلو ، خون بازو ، محسنش ، حتّی خودش هرچه دارد فاطمه خرج امامت می کند . بی برو برگرد ، بی شک ؛ مقتدایش فاطمه است هر مجاهد که دفاع از ولایت می کند . با زبان نه ، دستمالی را که بر سر بسته است دارد از این روزهای او شکایت می کند . آن گلی که تاب باران را ندارد ؛ بین راه دست سنگینی به گلبرگش اصابت می کند @CHadorhkaki