در تراز انقلاب (۲)
با مطالب واهی ورود به استادیوم و کنسرت و...؛ رواج توهین به مردم و تحقیر منتقدان؛ هرج ومرج و بیبرنامگی اقتصادی تا حد تأسیس قرارگاه مرغ و دریافت گوشت با کارت ملی و صفهای آنچنانی؛ پایین کشیدن پرستیژ بینالمللی با دیپلماسی التماسی و زانو زدنی و سوخت ندادن به هواپیمای وزیر؛ پایین آمدن اعتبار خارجی تا تحریم شدن حتی توسط جیبوتی؛ بیهویتی فرهنگی با پیشنهاد به رسمیت شناختن تنفروشی یا عقیم کردن زنان نامنظم اجتماعی؛ اصرار مسئولین دولت بر دوقطبی کردن اجتماع و ایجاد اختلافهای ساختگی در جامعه و رو در رو قرار دادن مردم؛ نظریهپردازی مسئولینی که مأموریتشان فقط خدمتگزاری و تمرکز بر کارکردن است؛ رساندن ارزش یارانه مردم از 37 دلار به یک و نیم دلار؛ تلنبار شدن پولهای بلوکه شده ایران حتی در کشورهای دوست؛ کاهش فروش نفت به حدود سیصدهزار بشکه در روز و... و دهه نودی که سوخته شد.
این گفتهها تجربه تلخ و دردناک و سیاهی است از دورهای که خیلی از آن فاصله نگرفتهایم و ما مردم توانستیم در خرداد 1400 تجربه جدید و امیدوارکنندهای را برای نظام خلق کنیم. حماسهای که با انتخاب دکتر رئیسی، مشکلات را یکی پس از دیگری رفع کرد و ریلگذاری صحیح انجام شد و از دل ناکامیها و بحرانها، آرامش به جامعه پمپاژ گردید و مسائل حاد و آزاردهنده به سرعت به سمت بهبودی رفت. هرچند که زمین مینگذاری شده و پر از حفرهای که از دو سال آخر دولت دهم و به ویژه دولت یازده و دوازده به آیتالله رئیسی تحویل داد به این زودی مهیا نمیشود. مردم، با دکتر رئیسی، آسوده بودند وقتی میدیدند او شنبه تا جمعه خود را به هم دوخته تا مشکلات را مرتفع کند. عمامه خاکی او، خاطرات تلخ بازدیدهای سوار بر شاسی خارجی از کارخانهها و رفتن باکفش روی فرش زلزله زدهها را از یاد برد. همین تلاش بیوقفه حتی اگر به رفع مشکل هم نینجامد، مولد آرامش مردم بود. اینکه میدیدند رئیسی باید خودش پیگیر پروژهها باشد و مطمئن شود که مشکلات حل شده، آرام میشدند.
میشد شهید رئیسی افتتاح آخرین پروژه را ویدیویی یا کارتابلی انجام دهد و به معاون یا مدیرکلی بسپارد و به گزارشی اکتفا کند و خود زنده بماند، ولی مهم است که خودش از زبان مردم بشنود که «آب خوش از گلویشان پایین رفته؟» مثل همان موقع که پرسید «ناهار خوردهاید؟» تا خیالش راحت شود. او مدیر میدانی است و مثل فرماندهان شجاع باید همیشه در میدان باشد. گوشهنشینی و عافیتاندیشی کار ترسوها و تنبلها و نابلدهاست. او خود را سربازی نامید که باید مشکلات را بدون وقفه حل کند. با همین روحیه توانست 9هزار کارخانه تعطیل شده را که یکی از آنها هپکو و یکی ارج و یکی هفت تپه بود را راهاندازی کند. پرکردن خزانه و سیلو و مثبت کردن تمام منفیهایی که گفته شد و دهها دیگر که گفته نشد و تولید قدرت و ثروت و اقتدار و افتخار برای نظام و آبرو بخشیدن دوباره به کشور و تولید اعتبار برای ایران تا جایی که در یک چهارم جمعیت جهان برای شهادت او اعلام عزای عمومی کردند و این در جهان برای شخصیتی سیاسی بیسابقه است. شهادت او پربرکت بود و تشییع 12 میلیونی او تمام بافتههای چند ساله دشمن که میگفتند «مردم به نظام بیاعتمادند» و «فروپاشی اجتماعی» صورت گرفته و «مردم از انقلاب رو برگرداندهاند» و... همه را نقش برآب کرد.
رئیسی نصاب و معیاری تازه شد و دوره او یکی از پربارترین دورههای تاریخ ما شد. اگرچه استراتژی دشمن از «حمله به نقطه ضعف، به حمله به نقطه قوت» تغییر کرد و رئیسی که باسوادترین رئیسجمهور تاریخ ایران در دو مرکز حوزه و دانشگاه بود را کمسواد نامیدند و اقدامات بینظیر اقتصادی و اجتماعی و سیاسی او را کم جلوه دادند و سیدمحرومان را «آیتالله اعدام» نامیدند، ولی خدا چیز دیگری برای او خواست. همین نامردی را هم درحق وزیرخارجه شاخص ما که بازوی پرتوان خارجی دکتر رئیسی بود، کردند و شخصیت ممتاز، ستودنی، واقع بین« پرکار، فعال، باابتکار و مذاکرهکننده قوی و باهوش و پایبند به مبانی و اصول» امیرعبداللهیان را نیز با متلک «زبان بلد نیست» تحقیر کردند. غافل از اینکه کارهای به جا مانده امیرعبداللهیان و دیپلماسی فکورانه او غیر از خارج کردن ایران از انزوای آمریکا و چندکشور اروپایی و عضویت در شانگهای و بریکس و تأمین واکسن و تدارک عملیات بزرگ وعده صادق و بازپسگیری عمده طلبهای تلنبار شده ما حتی از زمان پهلوی و قرارداد تانک چیفتن و... تعریف جدیدی از وزیر خارجه در تراز انقلاب اسلامی و در شأن مردم ارائه کرد.
جنگ نرم ودشمن شناسی
#بیرق_شیعہ_چادر_خاڪے_توست_یا_زهرا
🌸کپی با ذکر
#۵صلوت بلامانع است.
#چادر_خاکی_مادر
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
@CHadorhkaki
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯