شایلین مجبور میشه بخاطر مادرش از فرنگ برگرده روستایی که مادرش اونجا دوره جوانیش رو گذرونده.
اما نمیدونه تقدیر اونو به اینجا کشونده تا زندگیشو زیر و رو کنه اونم فقط بخاطر یه رسم مسخره ای که هزاران دختر دیگه ای مثل شایلین اسیرش شدن...
اما شایلین لجباز و یکدنده به هر روشی که شده نمیخواد بزاره این رسم زندگیشو از هم بپاشونه و ازادیشو ازش بگیره
بخاطر همون احمقانه ترین کار ممکنو انجام میده و خودش و از چاله میندازه تو چاه...
https://eitaa.com/joinchat/294781115Ce2f8c0bb10
این رمان جذاب و خوندنی رو اصلا از دست نده عاشقش میشی🥰😍♥️