♨️
دوازده بند محتشم کاشانی!
⭕️بند دوم
كشتى شكست خورده طوفان كربلا
در خاك و خون تپیده میدان كربلا
گر چشم روزگار برو زار مى گریست
خون مى گذشت از سر ایوان كربلا
نگرفت دست دهر گلابى به غیر اشك
ز آن گل كه شد شکفته به بستان كربلا
از آب هم مضایقه كردند كوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان كربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و می مكید
خاتم، ز قحط آب، سلیمان كربلا....
زان تشنگان هنوز بعَیّوق مى رسد
فریاد العطش ز بیابان كربلا....😭
آه از دمى كه لشكر اعداء نكرد، شرم
كردند رو به خیمه سلطان كربلا...
آن دم فلك بر آتش غیرت سپند شد
كز خوف خصم، در حرم افغان بلند شد
#سلام_بر_حسین
#محرم