هدایت شده از احمد عسکرپور
14.77M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
گفتگو ما بین کعبه خانه خدا و کربلا معلی گفت با کرب و بلا کعبه من از تو برترم تو بیابانی و من بیت خدای اکبرم کربلا در پاسخش گفتا اگر تو خانه ای من همه خون خدا می جوشد از بام و درم کعبه گفتا مرد و زن بر گرد من آرد طواف من مطاف مسلمین از کهتر و از مهترم کربلا گفتا چه گویی هر شب آدینه من میزبان انبیا از اولین تا آخرم کعبه گفتا انبیا بر گرد من گردیده‌اند تو کجا ومن کجا تو دیگری من دیگرم کربلا گفتا که انبیا را کعبه ای است آن منم زیرا مزار زاده ی پیغمرم کعبه گفتا مرتضی در من به دنیا آمده این شرافت بس که من خود زادگان حیدرم کربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تو من حسینش را گرفتم تا قیامت در برم کعبه گفتا من صفا و مروه دارم در کنار وصف اسماعیل باشد خاطرات هاجرم کربلا گفتا این منم در خیمه گاه و قتلگاه سعی هفتاد و دو ثار الله را یاد آورم کعبه گفتا چاه زمزم را کنار من ببین سال‌ها وقرن ها جوشد در امان کوثرم کربلا گفتا که زمزم را چه با خون حسین زمزم تو آب و من خون خدا را ساغرم ناگهان از حق ندا آمد حرم خاموش باشد تو کجا و کربلا هر چند هستی محترم هستی تو خلقت تو از طفیل کربلاست چند می گویی که من از کربلا بالاترم کربلا دارد به کل آفرینش افتخار کربلا گوید که من عرش خدا را زیورم من مزار پاک هفتاد و دو ثار اللهیم من هم آغوش ابو الفضل و علی اکبرم 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴