محمد بناییان سفید:
محمد بناییان سفید:
«باسمه تعالی»
«درتدوین برنامه هفتم توسعه چه ساز و کارهایی باید رعایت شود؟! »
نویسنده:دکتر محمد بنائیان سفید.
در تدوین برنامه توسعهی هفتم, شیوه های ذیل پیشنهاد می شود.
۱_بر اساس بررسی و ارزیابی انجام شده، میزان تحقق برنامه ششم حدود ۳۰در صد اجرایی شده،جای تأمل وتفکراست.
۲_آسیب شناسی عدم تحقق برنامه توسعهی ششم بیانگر آن است که افراد در تدوین برنامه ۱_اولویت بندی نداشته اند.۲_باید ازمسئولین وزارتخانه ها و موسسات دولتی ازاین تفاوت فاحش معنی دار ،سوال شود. واصولا از نظر آماری تا ۵درصدانحراف از برنامه تصادفی است وبیش ازآن که ۷۰درصد را شامل میشود نشان از عدم ادراک مدیران از وضعیت میدانی سازمانها ،نهادها وموسسات است.
۳_علاوه بر قصور برنامه ریزان ،عدم نظارت بر عملیات واجرای بر نامه ها از سوی نهادها ومجلس محترم وبعضا انحراف تخصیص منابع از سوی آنهاست.
۴_البته تفاوت بین مصوبات اعتبار با تخصیص منابع ونیز گستره زمانی هم نقش اساسی دارد که اعتبارات پیش بینی شده در ظرف زمانی تعهدات با تامین وتخصیص آن از سوی مجلس تحقق نمی یابد.
۵_متاسفانه طرح مسائل کلی وتعدد ماده قانونی درکنار تعداد زیادی از احکام نشان از عدم تفکر برنامه توسعهی ششم است،یعنی۱۲۴ماده قانونی و۱۰۰۰حکم بودهاست.
«در برنامه توسعهی هفتم باید مراحل ذیل رعایت شود».
۱_ توجه به ساختار بودجه ریزی پدر شفاف نمودن دومحور اصلی برنامهریزی کشور که عبارتند از۱_شفاف سازی منابع ۲_شفاف سازی مصارف.
۲_عنصر هماهنگی بین بخش هاواولویت بندی بین همه بخش ها،نمی توان همه آمال،آرزوها وچالش ها را در برنامه توسعه گنجانید.
۳_باید برنامه توسعه هفتم مسأله محور باشد و برای هر حکمی شاخص قابل اندازه گیری وجود داشته باشدوراه وصول از وضعیت موجود در رسیدن به برنامه مطلوب ومیسور مشخص باشد.
۴_در برنامه ریزی توسعهی هفتم در تدوین راهبردها از روش SWOT (برنامهریزی خطی) توامان از برنامه ریزی محوری استفاده شود یعنی پیش بینی عوامل مستحدثه کشور وبازنگری در اولویت های مسأله مدار.
۵_یکی از مشکلات ما برنامهریزی مدیران از هرم تصمیم گیری به صورت فرضیه(آزمون وخطا)است،که چون وضعیت موجود میدانی مشخص نیست درصد بالایی از بخشنامه ها و دستورالعمل ها قابل اجرا نمی باشد که عدم تحقق ۷۰درصد از برنامه ششم شاهد این مدعاست.البته در برنامه ریزی توسعه نیاز به برنامه ریزی معکوس است یعنی از قاعده به هرم که باشناخت وضعیت موجود ومیدانی تصمیم ساری و تصمیم گیری می شود.که دراین صورت بالای ۸۰در صد از آئین نامه ها و دستورالعمل ها قابل اجرا است.
۶_هماهنگی بین برنامه،هدف گذاری،عینی بودن،قابل اجرا بودن یعنی فرآیند آرمان ها،سیاست گذاریها،اهداف کلان،اهداف تفصیلی،اهداف راهبردی ،اهداف عملیاتی واهداف اجرایی.
۷_مشخص شدن محور های کلیدی و اساسی،احصاء اولویت هاونسبت آن با حکمرانی کشور.یعنی هریک از احکام مبتنی بر کدامیک از قوانین بالادست،سیاست های کلی نظام و... است.
۸_مشخص وشفاف نمودن منابع تحقق اولویت ها ی برنامه.
۹_مهمترین وکلیدی ترین موضوع برنامه هفتم باید توجه به مسأله تولید وسرمایه گذاری باشد.یعنی به فکر حجیم بودن کیک اقتصاد کشور در ۵سال برنامه هفتم در احکام ۵ساله واحکام دائمی باشیم.
۱۰_ارائه برنامه وتخصیص منابع واعتبار در برنامه سالیانه مبتنی بر برنامه توسعه هفتم باشد وجدا از تخصیص بودجه به صورت چند دوازدهم پرهیز شود، که مضر برنامه توسعه وزمان متناسب با آن است.
وآخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین:محمد بناییان سفید.