تکثر آرا باید در ساختار حکمرانی انعکاس پیدا کند/ نخبگان مجال بروز و ظهور نداشتهاند
بخش دوم گفتوگوی «فرهیختگان» با پویا علاءالدینی درباره ضعفهای حکمرانی و وقایع اخیر کشور:
🔻هم طبقه متوسط که بزرگ شده و هم طبقه پایین از انواع نابرابری اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی رنج میبرند و تحت فشار اقتصادی زیادی قرار دارند. اینها تقاضاهایی دارند که باید در حوزه سیاسی انعکاس پیدا بکند و اصلاحات گستردهای انجام بشود. در هر صورت جامعه و ساختار حکمرانی باید با هم حرکت کنند. توفیق در این اصلاحات موجب پایداری نهادهای حکمرانی میشود.
🔻اما به دلیل وضعیت و شرایط ویژه ایران از جمله پول نفتی که در اختیار دولت قرار گرفته است و ایدئولوژی خاص حکومت، از یک طرف انسداد سیاسی به وجود آمده و از طرف دیگر انعطاف و پاسخگویی ساختار حکمرانی کم است.
🔻اگر نظام سیاسی هیچ انعطافی برای تغییر نداشته باشد، این رفتار ممکن است در کوتاهمدت جواب بدهد، ولی در درازمدت عدم انعطاف آسیبپذیری و شکنندگی را بالا میبرد. اگر انعطاف نشان داده نشود، ممکن است بهطور ناگهانی آنطور که شما میگویید تعداد زیادی گسل همزمان فعال شود، چون در هر صورت ساختار حکمرانی به دلیل عدم انعطاف شکننده هم هست. این ریسک در ایران حتما وجود دارد.
🔻در جامعه ایران تکثر آرای زیادی هم وجود دارد که بخشی از آن به مسائل اقتصادی بازمیگردد و بخشهای دیگرش به مسائل فرهنگی و اجتماعی و البته همه اینها جنبه سیاسی پیدا میکنند. نکته آنکه این تکثر آرا در فرآیندهای سیاسی کمتر منعکس میشود تا روی نحوه حکمرانی و سیاستگذاری اثر مطلوبی بگذارد. تناقضها از این وضعی که گفتم نشات میگیرد و البته گسلها نیز همینجا به وجود میآید.
🔻نحوه حکمرانی نامطلوب موجب نارساییهای دیگری شده است، ازجمله افول جایگاه روشنفکری یا افول جایگاه اساتید و یا کسانی که اغلب از طبقه واسط هستند و بالقوه میتوانند گفتمانهای بدیل را بسازند و سازماندهی کنند. اینها کاملا از دور خارج شدهاند و جایگاه درخوری ندارند. نحوه حکمرانی چنین کرده است. مثلا دانشگاه را به جایی تبدیل کردهاند که مدرک تولید میکند و در آن محققان بادانش و نخبگان واقعی را در انزوا قرار میدهند و به جایش استادنما تولید میکنند و بر مسند امور هم مینشانند. اینها در کل موجب شده است که نقش صاحبان اندیشه و فعالان سطح بالا و دیگر دغدغهمندان واقعی در جامعه بسیار کمرنگ شود.
🔻تکثر آرا در ایران باید در ساختار حکمرانی انعکاس پیدا کند. بدون این انعکاس کشور بالاخره دچار مشکل میشود. درست است که در معدودی از کشورها فرآیندهای دموکراتیک وجود ندارد و وضع حکومت هم بد نیست و دچار بحران و شکنندگی هم نمیشوند، اما در این کشورها رویکردهای خاص فرهنگی و اجتماعی پافشاری نمیکنند و بهجایش دستاورد اقتصادی دارند.
🔻مسائل ایران باید از طریق فرآیندهای سیاسی حل شود، یعنی باید طی فرآیندی مشارکت سیاسی افزایش پیدا کند و احزاب به وجود بیاید. این فرآیند باید بهنوعی مدیریت شود که موجب بههمریختگی خیلی زیادی نشود. واضح است که بسیاری از کسانی که اکنون صاحب قدرت و ثروت هستند و اقلیتی را تشکیل میدهند نگران تغییرات خواهند بود. این نگرانی را دارند که صدمه ببینند.
🔻باید تضمینی به اکثر آنها داده شود و فرآیندی طی شود که بتوانند تضمین بگیرند که در پی تغییرات اکثرشان بهعنوان یک گروه اقلیت از حقوق مطلوبی برخوردار خواهند بود، مثلا سیاسیونشان خواهند توانست برای خود حزبی داشته باشند، فعالان اقتصادیشان خواهند توانست خود را به سرمایهدار کارآفرین تبدیل کنند، و بخش فرهنگیشان هم اجازه خواهند داشت کارهای خود را انجام بدهند. آنها هم باید ببینند که در تغییرات آینده سهمی خواهند داشت و میتوانند به بقای خود ادامه بدهند.
متن کامل گفتگو |
ویدیوی گفتگو در آپارات
#حکمرانی_فرهنگی
🆔
@cultural_governance