فقط دو کانال بود با کلی برفک، برفک همان آشنای هر روز ما که برنامه با آن شروع می‌شد و با آن تمام... از برفک تا برفک، مهمان او بودیم که قبل از گمشده‌ها روشن می‌شد و تا حوالی ساعت ده شب، نگاهش می‌کردیم و انصافا چه لذت‌بخش بود! فقط او صحبت می‌کرد و همه گوش بودند و چشم از آن برنمی‌داشتند که مبادا فرصتی هدر شود و حالا صدها شبکه با تمام رنگ و لعاب، برنامه عرضه می‌کنند ولی دریغ از دمی که خرج او شود. آن روزها زندگی خوشمزه بود حتی انتظار بی حساب برای شروع سرود ملی و اعلام برنامه و دیدار برنامه کودک با مجری مهربانی که گوش به حرفش بودیم و فاصله ما تا تی وی را با لبخند خود و سادگی ما مشخص می‌کرد!!! این روزها تلویزیون با همه فراگیری شبکه‌های این وری و آن وری هیچ چنگی به دل نمی‌زند! سیدرضا جزءمومنی @Damghan_nama_ir