به نیت شفای همه ی مریض ها و زیارت مولای بی کفن ای بی کفن که یاد تو اندوهِ عابر است در چشم ها به ذکر تو دریا مسافر است عطرِ ضریحِ گریه ی درماندگان تویی هم عصر توست هر که به بغضی معاصر است هر کس که طعم رودشدن با تو را چشید در هر هجای آب به ماهی مجاور است خونِ خدا! که هتک شدی مثل پنجره قاب نگاه سمت تو غرق مناظر است باغ فرشته صحن و سرای عجیب توست آنجا که هر چه عشق مهیا و حاضر است یک یاحسین‌ گفتم و آیینه مست شد در ذکر یاحسین چه نوری مسافر است! علیرضا رعیت ۱۲ بهمن ۱۴۰۲