ثغییرات وابسته به مدرنیته هم قشنگ است که قهوهخانه، کافه تریا شد و ساختار آن روزها به هم ریخت که چای دیشلمه در استکان کمر باریک، جای خود را به تک شات اسپرسو تلخ سپرد که در عملکرد نیز همسو نیستند که چای خستگی را میبرد ولی حالا قهوه آمده تا خواب را بپراند!
تنباکو بیاری و سرقلیان قاجاری و تصویر شاهان بر تنگ بلورین قلیان و دست بسیار در کار تدخین و دود با شیلنگ های مطول و حالا لامپ کم سو و بغض موسیقی و دوسیب نعنا و حلقه دود و مرور خاطرات نه چندان دور.
شادی و غم را دلیل دود کردهایم و به شوخی و جدی، دل در دود بستهایم و در خویش نشستهایم که شاید کائنات با ما همسوتر شود در حالی که ما باید با هستی، همراه و مقارن شویم.
بینوا ستارهها که میبینند و گاهی چشمهای سوخته از دود مکافات را به دستمال ابرها پاک میکنند و به غفلت آدمها اشک باران میریزند.
سیدرضا جزءمومنی