"عالی جناب خود باش"
" تو کسی نمیشوی"
من از نسلی آمدهام, نسلی که یکی از آموزههایش کسی نشدن بود.
آن نسل که بارها تنبیه، توهین و رانده شدن را از بازی های کودکانه، کلاس درس، زمین فوتبال، صف نانوایی، پادگان سربازی و حتی در جمع خانواده با نگاه مقایسهگر پدر و ترحمهای بی جای مادر دیده بود و شنیده بود و به جان خریده بود، ناتوانی آموخته شدهای را با خودش آورد تا جوانی، آمد و آمد و آمد تا کاری را از میان اینهمه بر زمین مانده برگزیند.