🍃زندگی نامه ی 🌹 شهیدحسن رجبی در تاریخ ۱۳۳۲/۱۱/۱۹ در خانواده ی مذهبی و کشاورز در از توابع شهرستان خوروبیابانک استان اصفهان به دنیا آمد. ولادت شهید مصادف بود با ۲۸ صفر ، به همین دلیل مادرش نام وی را نهاد. شهید رجبی از همان کودکی مقید به انجام واجباب و مستحبات بود. عشق و علاقه ی عجیبی به شرکت در نماز جماعت داشت و عاشق اهل بیت (ع) بود. هر گاه اسم اربابش حسین را می شنید از خود بیخود میشد و بلند بلند گریه میکرد. در ایام نوجوانی جهت کار به تهران عزیمت نمود و در کارخانه ای مشغول به کار شد، اما وقتی متوجه شد صاحب کارخانه به انجام فرایض دینی و شرعی بی توجه است کار در آنجا را رها کرد و در جای دیگری مشغول به کارشد. ایشان مقلد حضرت امام خمینی(ع) بودنند و در زمان انقلاب در پخش رساله و اعلامیه و عکس امام بین مردم فعالیت چشم گیری داشتند و همگان را به شرکت در راهپیمای علیه رژیم ستم شاهی تشویق میکرد. تا اینکه توسط ساواک شناسایی و زندانی شد. در همان زمان دختر شش ماهه ی ایشان بدلیل تب شدید در بیمارستان سپید تهران بستری شده بود و خانواده ی ایشان به همین بهانه و دیدار از فرزندش سعی در آزاد سازی وی داشتند. ساواک از موضوع مطلع گردید و با تزریق آمپول غیر مرتبط توسط پرستاران آن بیمارستان که از عوامل ساواک بودند وی را از ناحیه ی دو چشم نابینای مطلق کردند. شهید رجبی بعد از انقلاب به فعالیت خود ادامه داد و با شرکت در جهاد سازندگی و بسیج و کمک به فقرا و مستمندان در این حوزه فعالیت چشمگیری داشت. در دوران دفاع مقدس شهید رجبی به طور مستمر در جبهه حضور داشت و در میان رزمندگان گردان حمزه از لشکر ۲۷ محمد رسول الله به عمو یزدی مشهور بود. ایشان با لهجه ی شیرین بیاضه ای در میان رزمندگان سخن میگفت و آنان رادبا این لهجه ی شیرین به وجد می آورد. همه با ایشان شوخی میکردند و باعث شادی رزمندگان می گردید و در مواقعی که روحانی جهت نماز حضور نداشت ایشان را به عنوان امام جماعت انتخاب میکردند.و هیچ گاه نماز شبش ترک نمیشد سرانجام در عملیات کربلای۵ به درجه ی رفیع شهادت نائل گردید و پیکر پاکش در اواخر سال ۷۳ در بهشت زهرای تهران تشییع و به خاک سپرده شد.