🍃🌺 🍃🌸 _سلام، شاید داستانی که بخوام روایت کنم باورش یکم سخت باشه اما واقعا اتفاق افتاده، یه جورایی عجیب اما واقعیه☺️ یکم خودم رو معرفی میکنم بعد داستان و شرح میدم براتون من فاطمه یه جوون چادری و محجبه هستم اهل تهران،زندگی خوبی داریم و خداروشکر کم و کسری نیست داستان از جایی شروع میشه که بعد از یه سال سخت و درهم برهم پیش دانشگاهی وارد دانشگاه شدم.. تو یکی از دانشگاه‌های تهران مشغول درس خوندن خُب منم مثل همه تازه واردا هنوز به قول معروف یخم وا نرفته بود😌 دوستای مختلفی پیدا کردیم تو دانشگاه و تا اینکه محرم شد😕 همه جا عزاداری بود و بعضی دانشجوها لباس سیاه تنشون بود و عزادار. ولی تو این روزا و تو دانشگاهی که من درس میخوندم کمتر کسی بود که تیپشو بهم بزنه و یا پیرهن مشکی ساده بیاد و بره..... . ادامه دارد.... 🍃🌺🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 💓👉 @Dastanvpand 👈💓