رمان قسمت صدونودوهشتم میخواست قبول میکرد و میشدملکه ی دل و قلب و عمارتم... اگرم نمیخواست... میرفت و نابود میکرد زندیگیمو... شاید حقم بود... واقعا حقم بود... من بهش ظلم کرده بودم... رفتن حقش بود یه نفسه عمیق کشیدم...خدا بزرگ بود. گوشیمو برداشتمو به کیان زنگ زدم. _کجایی کیان؟؟؟؟ کیان:سلام ارباب... اوامر انجام شد. دارم میارمشون عمارت ارباب... فقط از اقوامش.... _اشکال نداره کیان... با هر کس دیگه هم که میان مانعشون نشو. کیان:چشم ارباب. گوشی رو قط کردم. تصمیم گرفته بودم به حمید و خونوادش همه چیزو بگم و بعدم از سوگل خواستگاری کنم... میدونستم اخرش بن بسته اما سوگل ارزشه یه بار شکستو داشت... خیلی هم داشت... )سوگل( هنوز توشوک بودم!!!! هنوز توشوکه حرفای ارباب بودم... باورم نمیشد اون حرفارو جدی زده باشه!!! باورم نمیشد... اما به کاراو توجها و مهربونییای اخیرش که فکر میکردم... گیج بودم... نمیفهمیدم باید چیکار کنم!!! ارباب رسما ازم خواسته بود اینجا بمونم و زنش شم... نمیدونسم... هیچی نمیدونستم... منم خیلی دوسش داشتم... منم عاشقش بودم... اما ارباب... زندگیمو ازم گرفته بود... ایندمو ازم گرفته بود... باید اسون میبخشیدمش!!! نه نه ارباب منو تحقیر کرده بود... منو اذیت کرده بود... چی میگفتم!!!!!! نه گفتن به ارباب ینی رفتن از عمارتو برا همیشه ندیدنه ارباب... من... من نمیتونستم دوریه ارباب و تحمل کنم... من هفت ماه بودنه ارباب زندگی کردم و تمامه دلتنگیا و زجرای دنیای بدونه ارباب و کشیدم... نمیتونستم... حالا که دیگه احساسه ارباب و نسبته به خودم میدونستم دیگه نمیتونستم. تو همین فکرا بودم که ارام شاد و خوشحال اومد تو اتاق. ارام:به به بالاخره چشمه ما به جمال شما روشن شد زنه داداش اربابم... هول شده بودم، ینی ارامم میدونست؟؟؟!!!! _زن داداش!!! مگه توام میدونی؟؟؟؟ ارام سوالی نگاهم کرد. ارام:چیرو؟؟؟؟ _همین که ار... یه دفه ساکت شدم،شاید نمیدونست. ارام:اینجا یه بوایی داره میاد... زود تند سریع بگو ببینم داداش ارباب چی بهت گفته. _هیچی ارام جان هیچی نگفته... ارام اومد نشست رو تخت. ارام:نه دیگه... نشد... بگوووو سوگل من تورو نشناسم باید برم سر بذارم... _عهههه زبونتو گاز بگیر. ارام:باش حالا بگو. _ارام جان گیر نده چیزه خاصی نیست. ارام:باشه، حالا که خاص نیست بگو چیه _ام... ارباب... ارام:سوگل جان زیرلفظی نمیخوای؟؟؟؟!!!خب بگو داداش ارباب چی گفت دیگه؟؟؟ ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌