من یه و پایبند به اخلاق بودم ولی شانسم بد بود و خواستگاری نداشتم و اطرافیانم همش پشت سرم حرف میزدن و کنایه مینداختندو اذیتم میکردند. دیگه ۳۴ساله بودم که بالاخره یه خواستگار برام پیدا شد .خیلی خوشحال بودم همه چی به خوبی پیش میرفت تا اینکه شب عروسی # شوهرم 😔😔😔کاری کرد که..... ادامه داستان سنجاق شده در چنل زیر👇👇🌷 https://eitaa.com/joinchat/1860501547C00e63317b1