💕💕💕💕
*رمان جذاب و خواندنی*💕
بسم الله الرحمن الرحیم
#قسمت_سیزدهم
#شهدا_راه_نجات
یه ذره که از غرفه دورشدیم
زینب گفت:زهرا تو چرا محجبه ای؟
-زینب تو ماجرای در سوخته، خانم حضرت زهرا و سقط حضرت محسن میدونی؟
زینب: نه من اماما رو در حد اسمشون میدونم
-زینب آخرای عمر حضرت رسول خداوند به رسول الله دستور میده
برای آخرین بار برن حج
و کلیه اعمال حج به شیعیان آموزش بدن
طبق احادیث ۱۸۰۰۰تو حج الوعده بودند
تو مراسم برگشت ازمکه فرشته وحی بر رسول الله نازل میشه
در نزدیکی برکه غدیر
که باید علی بعنوان جانشین ولی وصی خودت درمیان مردم اعلام کنی
زینب ۱۸۰۰۰نفر با حضرت علی بیعت کردن
چندماه بعد از شهادت رسول الله در ۲۸صفر رحلت میکنن
بزرگان مدینه البته از* سن*دور هم در ثقیفه جمع میشن
و میگن علی جوانه و ابوبکر بعنوان جانشین رسول الله انتخاب میکنن
چندروزی میگذره و هیچ کس از بنی هاشم با ابوبکر بیعت نمیکنه
عمر و عده ای دیگه به درب خانه مولا میرن
و میگن اگه علی برای بیعت نیاد خانه با اهلش آتش میزنیم
خانم حضرت زهرا میرن پشت درب میگن حضرت علی جانشینه رسول الله است
ببین زبنب خانم باردار بودن حضرت محسن را
غلام عمر اول درب آتش میزنه
بعد با لگد به در سوخته میزنه
درب که خانم میخوره
مسمار یا میخ سینه خانم سوراخ میکنه
پهلو خانم از شدت ضربه میشکنه
و حضرت محسن سقط میشه
ببین زینب ،خانم تو سخترین شرایط حجابشون حفظ کردن
تازه با اون حال اولین مدافع ولایت بودن
من برای همینه محجبه ام
بعدا از اسارات بی بی زینب و حجابشون میگم
زینب :زهرا میشه دوستم باشی و کمکم کنی
-آره عزیزم
بریم غرفه
نام نویسنده: بانو...ش
آیدی نویسنده
ادامه دارد
🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است
📚📚📖📚📖📚📖📚📖
💕💕💕💕
#کانال_داستان_و_رمان_مذهبی 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662