بیست و چهار 🌹🌹🌹 عشق و غیرت🌹🌹🌹 شایسته نظری❤️🍃🌹 از الان خودت رو کشتی! اصلا شاید او هم مخالف باشه. به نظرم صبر کن ببینیم چی می شه. به خداوندی خدا اگر کوچک ترین اشکالی ازش ببینم برت می دارم میرم یه جای دور. دندم نرم، برادر همیشه باید پشت خواهرش باشه. دیگر سرم سامان نداشت، چشمانم تار می دید و از درد زیاد می سوخت. رامین شانه هایم راگرفت و کمک کرد از تخت پایین آمدم. دکمه ی مانتویم را باز کرد و در آورد. همچنان غرغر هم می کرد. -ببین با خودت چه کردی؟ دختر تو که خیلی صبور بودی! لبه تخت نشست؛ شالم را باز کردم و زمین انداختم، زانو به بغل دراز کشیدم. اشکم رو به خشکی بود. فکر و خیالم بیرون از خانه بود. با عشقم! عشقی که اشک هایش یک ثانیه از فکرم به در نمی شد به گوشه ای خیره شدم. رامین در فکر بود و نگاهی به من انداخت و بیرون رفت؛ طولی نکشید با لیوانی شیر برگشت. دستش را زیر شانه ام انداخت. - بلند شو شیر و عسل برات آوردم. کمی بخور داری ضعف می کنی. لیوان را کنار لبم گذاشت، وادارم کردم. تا آخر بنوشم. - آفرین خواهر گلم بخور؛ هنوز رامین نمرده این جور احساس بی پناهی نکن، پشتتم مثل کوه. از این حرف رامین بغضم ترکید؛ تحمل خاری بر پای برادر را نداشتم، تصور مرگش مرا به جنون می کشید. لیوان در دستش بود. خودم را به آغوشش انداختم. - داداش.‌. داداش نگو میمیرم. سرم را بوسید. -حالا که چیزی نشده، دلنازک من. فداتم آبجی، بگیر بخواب باید ببینم چی پیش میاد. سرم را بر بالشت گذاشتم. رامین از کنارم بلند شد و لیوان به دست به سمت در رفت. لامپ را خاموش کرد و خارج شد. دستم را روی قلبم گذاشتم. "خدایا ممنون که در چنین شرایطی رامین با منه". چند دقیقه گذشت؛ مطمئن شدم به اتاقش رفته. موبایل را از زیر بالشت بیرون کشیدم؛ سریع شماره ی سام را گرفتم، چند بوق خورد و صدایش قلب نا آرامم را آرامش بخشید. - جانم راز ؟ چه خبر کسی متوجه نشد؟ - نه چیزی نفهمید. کجایی؟ رفتی خونه؟ - آره عزیرم؛ دارم میرم خونه، قول بده گریه نکنی، اگه می خوای دیوانه ام کنی پس گریه کن... بغضی که با حرف می آید را پس می زنم. - باشه سعی می کنم ولی نمی شه. - راز نمی شه نداریم، سعی کن. - سعی می کنم. - آفرین دختر خوب برو و استراحت کن. میرم توام راحت بخواب. - چشم. تماس قطع شد؛ گوشیم را سر جایش گذاشتم، و سرم را بین دست هایم پناه دادم و روی بالشت گذاشتم که شاید دردش آرام شود اما بی فایده بود... 👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662