دیشب از ستاره ای خواستم که بنشیند پای حرف هایم تا از محبوبم برایش بگویم،
برایش از شماگفتم،
از بار ها مهربانی ای که در حقم کرده اید،
از الطافتان ،
از اینکه
همیشه حواستان هست به من،
از اینکه به وجود شما ثابت مانده است
زمینی ک من در آن زندگی میکنم
و آسمانی که ستاره در آن!
برای ستاره از دلتنگی گفتم،
گفتم
که در این چند سالِ زندگی
ندیده ام حتی یک بار هم
روی ماهتان را؛ 😔
داشتم برایش از حکایت انتظار می گفتم که...
با صدایی حزن آلود زمزمه کرد:
أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَالسَّماءِ؟
کجاست آن وجود مقدسی که سبب اتصال بین زمین و آسمان است!؟ 😔
و من هم با چشمان بارانی ادامه دادم:
أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذى إِلَیْهِ یَتَوَجَّهُ الْأَوْلِیاءُ؟
کجاست جلوه خدا،که دوستان به سویش روى آورند!؟ 😔
و بعد
آسمان و زمین با ما هم نوا شدند
که:
"أین صاحبنا!؟ "
"کجاست صاحب ما؟ "😔
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•