💠 همان روز خواستگاری یا زمان خواندن خطبه عقد بود که مادرم گفت:قول می دهد که سیگار هم نکشد.خانمش هم گفت:مجاهد فی سبیل الله که نباید سیگار بکشد؛سیگار کشیدن دور از شأن شماست! وقتی برگشتیم خانه،رفت جیب هایش را گشت؛سیگارهایش را درآورد،له شان کد و برد ریخت توی سطل. گفت: (( تمام شد[...] دیگر هیچ کس دست من سیگار نمی بیند.)) همین هم شد. خانمش می گفت: یکی دو سال از ازدواجمون می گذشت،رفتم پیشش گفتم:این بچه گوشش درد می کنه؛این سیگار را بگیر یه پک بزن،دودش را فوت کن توی گوشش.گفت: (( نمی تونم.قول دادم دیگه سیگار نکشم.))گفتم:بچه داره درد میکشه!گفت: (( ببر بده همایه بکشه و توی گوشش فوت کنه.دیگه هم به من نگو.)) شهید محمد ابراهیم همت 📚برگرفته ازکتاب:به مجنون گفتم زنده بمان،ص202و203 ~~~~ 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۰۲۹