داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
💠 توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی 💠
💗 پرستش خدا با دیدار دل 💗
✔️✔️ دانشمندی به حضور امیرمؤمنان علی(ع) آمد و گفت: ای امیر مؤمنان! آیا پروردگارت را هنگام پرستش دیدهای؟
امام علی: وای بر من آن نیستم، خدایی را که ندیدهباشم، پرستش کنم.
دانشمند: چگونه خدایت را دیدهای؟
امام علی: وای بر تو:
لا تدرک العیون مشاهده الابصار، و لکن راته القلوب بحقایق الایمان.
:دیدگان او را با بینائی چشم نبینند، ولی قلبها او را با حقیقتهای ایمان دیده اند.
نظیر این مطلب در حدیث دیگر آمده و آن اینکه:
✔️ روزی امیرمؤمنان علی(ع) در مسجد کوفه، بر فراز منبر بود و سخن میگفت، مردی قویدل و سخنور به نام ذعلب در مجلس برخاست و گفت: ای امیر مؤمنان! آیا پروردگار خود را دیدهای؟
امام: وای بر تو، من آن نیستم خدائی را که ندیدهام پرستش کنم
ذعلب: ای امیرمؤمنان! خدا را چگونه دیدهای؟
امام: وای بر تو ای ذعلب! دیدگان او را با نگاه چشم نبینند، بلکه دلها او را به حقیقت ایمان، درک کنند...
باب جوامع التوحید، حدیث 4، ص 138، ج 1.
@Dastanqm