داستان‌های قرآنی و مذهبی
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم ششم امام سجاد علیه السلام امام باقر در تبعید و زندان ✅ (وجود امام باقر (ع) و روش و حرکات او در مدینه، گرچه جنگ گرم و مبارزه علنی با دستگاه طاغوتی هشام بن عبدالملک نبود، ولی همه آن برنامه‌ها، نشانگر رویاروئی جدی امام باقر (ع) با دستگاه طاغوتی هشام بن عبدالملک (دهمین خلیفه اموی) بود، هشام نتوانست وجود امام باقر (ع) را تحمل کند، تصمیم گرفت آن حضرت را با وضعی اهانت آمیز، از مدینه به شام تبعید نماید: ) امام باقر (ع) را به اجبار از مدینه به شام آوردند، هشام در شام بود، در کاخ مخصوص خود، به درباریان روکرد و گفت: (محمد بن علی) (امام باقر) را نزد من آوردند، وقتی‌که دیدید من او را سرزنش کردم، گوش فرادهید، همین‌که سکوت کردم، شما یکی پشت‌سرهم، او را سرزنش نمائید). با امام باقر (ع) اجازه‌داده‌شد، آن حضرت به جای‌گاه هشام وارد گردید، با دست به همگان اشاره کرد و فرمود: السلام علیکم: (سلام بر شما باد). به این ترتیب همگان را مشمول سلام خود نمود (نه تنها هشام را) و سپس بی‌اجازه نشست. 😡 خشم و کینه هشام، نسبت به امام باقر (ع) بیشتر شد و به امام رو کرد و سخنان رکیک و سرزنش‌آمیز به آن حضرت گفت، که قسمتی از سخنان هشام، چنین بود: (ای محمد بن علی! همیشه مردی از میان شما خاندان، موجب اختلاف بین مسلمانان شده و آنها را به‌سوی خود دعوت کرده و از روی بی‌خردی ودانش کم، گمان‌برده که او امام و رهبر مردم است … ). هشام آنچه خواست با گفتار توهین‌آمیز خود، آن حضرت را سرزنش کرد، سپس ساکت شد، به دنبال او (طبق توطئه قبل) هرکدام از درباریان به حضرت روآوردند و با گفتار جسورانه خود، آن بزرگوار را سرزنش نموده و سپس خاموش گشتند. امام باقر (ع) در این هنگام برخاست و فرمود: ❗️ (ای مردم! به کجا می‌روید، شیطان می‌خواهد شما را به‌کجا بیندازد؟ (با این سخن، هشام را شیطان خواند)، خداوند به‌وسیله ما گذشتگان شما را هدایت کرد و هدایت آیندگان شما نیز به‌وسیله ما ختم گردد، اگر شما دارای سلطنتی عاریه ای زودرس و زودگذر هستید، ما سلطنتی دیررس ولی جاودانه داریم، که بعد از سلطنت ما، سلطنتی نباشد، زیر سرانجام خوش و نیک از آن ما است و خداوند می‌فرماید: والعاقبة للمتقین: (سرانجام از آن افراد پاک است) (قصص - 83). هشام (که از بیان قاطع امام، سخت عصبانی شده‌بود) دستور داد، امام باقر (ع) را به زندان افکندند، بعد زندانبان به هشام گزارش داد که: (تبلیغات محمد بن علی (امام باقر) در زندان موجب شده که من در مورد سقوط حکومت تو توسط مردم شام، نگران هستم. ⭕️ هشام که چاره‌ای جز برگرداندن امام باقر (ع) به مدینه نمی‌دید، دستورداد آن حضرت را سوار بر استر کرده و توسط کاروان پست به مدینه بازگردانند. (243) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm