میهمان دوستی امام علیه السلام راوی: یکی از نزدیکان امام رضا علیه السلام ✅ مرد گفت: «سفر سختی بود. یک ماه طول کشید». امام رضا علیه السلام فرمودند: «خوش آمدی!» «ببخشید که دیروقت رسیدم. بی‌پناه‌بودن مرا مجبورکرد که دراین وقت شب، مزاحم شما شوم»؛ امام لبخندی زدند و فرمودند: «با ما تعارف نکن! ما خانواده‌ای میهمان‌دوست هستیم». در این هنگام روغن چراغ گردسوز فرونشست و شعله‌اش آرام‌آرام کم‌نور شد. میهمان دست برد تا روغن در چراغ بریزد، اما امام دست او را آرام برگرداند و خود، مخزن چراغ را پر کرد. مرد گفت: «شرمنده ام! کاش این‌قدر شما را به زحمت نمی‌انداختم».امام در حالی که با تکه‌پارچه‌ای، روغن را از دستش پاک می‌کرد، فرمودند: «ما خانواده‌ای نیستیم که میهمان را به زحمت بیندازیم». 📚پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm