داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم ششم امام سجاد علیه السلام
دو پرنده قمری در حضور امام باقر (ع) و قضاوت آن حضرت
✅ محمد بن مسلم میگوید: روزی در محضر امام باقر (ع) بودم، ناگاه یک جفت پرنده قمری (241) آمدند و روی دیوار خانه امام باقر (ع) نشستند، طبق معمول خود سروصدا میکردند و امام باقر (ع) ساعتی به آنه پاسخ داد، سپس آنها روی دیوار دیگر پریدند، قمری نر مدتی بر سر قمری ماده فریاد میکشید و سپس با هم پریدند و رفتند، از امام باقر (ع) پرسیدم:
(ماجرای این دو پرنده چه بود؟).
✳️ امام باقر: ای پسر مسلم! هر پرنده و جاندار و چارپائی را که خدا آفرید، از همه کس، نسبت به ما شنواتر و فرمانبردارتر است، این دو قمری که یکی نر بود و دیگری ماده، قمری نر به قمری ماده بدگمان شدهبود، قمری ماده سوگند یاد میکرد که دامنش پاک است و گفته بود آیا به قضاوت امام باقر (ع) راضی هستی، قمری نر پیشنهاد قمری ماده را پذیرفتهبود با هم نزد من برای داوری آمدهبودند (آنها به اینجا آمدند و شکایت خود را مطرح کردند) و من به قمری نر گفتم: (تو نسبت به ماده خود ظلم کردهای).
قمری نر، داوری مرا پذیرفت و قمری ماده را (در پاکدامنیاش) تصدیق کرد. (242)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm